مرتضی پاک نیت

بلاگ تحقیقاتی و علمی و پژوهشی...

مرتضی پاک نیت

بلاگ تحقیقاتی و علمی و پژوهشی...

مرتضی پاک نیت

این بلاگ حاصل 10 سال تجربیات بنده هست، به همین دلیل تحقیقاتی و پژوهشی بوده، و برای دانشجویان و کاربران عزیز و گرامی جهت رشد و شکوفایی علم و علم اندوزی ایجاد گردیده است.

با مدیریت: مرتضی پاک نیت

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۸ - زهرا محمودی
    احسنتم
نویسندگان

در اصل روانشناسی به چه معنی است؟! شاید همیشه کلمه روانشناسی به ذهن شما می اید، باید به یک روانشناس مراجعه نمایید! ولی ما اینجا می گوئیم هر کس باید روح و روان خود را بشناسد و همچنین طرف مقابلش را....

طبیعتا و ذاتا روانشناسی را می توان گفت دانش یا مطالعه حالا ما می گوئیم مطالعه علمی روح و روان که امکان پذیر نیست ولی بعضا خیلی چیزهای دیگر قابل مطالعه و قابل بحث است.

وقتی شما پیش یک روانشناس می روید بعضا چیزهایی که برای او مهم است یا کلیه رفتارهایی است که شما دارید یا خوردن، خوابیدن، سخن گفتن،​حمله کردن، یادگرفتن، کارکردن، خواندن، و غیره علاقه مند می باشد. بنابراین به این نتیجه می توان رسید که این نوع رفتارها همه اشکار و قابل دیدن با چشم می باشند.

Image result for ‫روح و روان‬‎

و بعضا خیلی از رفتارهای ما غیر قابل دیدن هستند مثال های زیادی در ذهن من و شما وجود دارد، "به یاد اوردن"، "استدلال کردن"، "ادراک کردن"، و خیلی چیزهای دیگر .

اما هدف اصلی ما شناسایی روح و روان خود و دیگران است مثلا در برخورد با یک تاکسی، یا وقتی شما به تور مسافرتی می روید،​یا زمانی که پا به دانشگاه می گذارید،​ برخورد شما و ارتباط با افراد چگونه است؟!

مثلا چرا ابتدای این که ارتباط برقرار می کنید انگونه که باید باشید نیستید و کمی سخت ارتباط را برقرار می کنید ولی قانون هایی هستند که شما در لحظه اول که شخص را ببنید زیر 4 ثانیه مغز شما ان فرد مورد نظر را انالیز و تجزیه و تحلیل و کلی سوالات را در ذهن شما طبقه بندی می کند!​ یعنی این کار شاید در هزارم ثانیه اتفاق بیفتد این یکی از کارهای کوچک مغز می باشد که حتی هزاران بار سریعتر از یک کامپیوتر شخص مورد نظر که با شما صحبت می کند را انالیز می کند این فرد چکاره بوده ایا ادم خوبی هست یا خیر....و خیلی سوال های دیگر که بلافاصله مغز با صحبت هایی که طرف مقابل شما می کند ان ها را به صورت اتوماتیک پیدا می کند حالا واقعا این کار در هر سنی رخ می دهد؟

اگر بخواهیم واقعا پاسخ این سوال را بدهیم بله رخ می دهد از یک بچه 3 ساله تا یک فرد بالغ و عاقل این کار رخ می دهد ....مثلا شما یک فرد 2 یا 3 ساله در خانه دارید اگر هر هفته که به خانه شما می اید با او بازی کنید یا برای او خوراکی بگیرید و زمان کافی برای بازی با او بگذارید مطمئن باشید بازخورد خود را در اینده پس خواهد داد و یک تصویر ذهنی جذاب و زیبا برای او خواهید ساخت. اگر بخواهیم علمی تر پیش برویم اگر هر چیزی را طبیعی پیش ببریم موفق خواهیم شد، یعنی چه؟! ببینید شما زمانی که هوا بارانی است کنار جاده  ای بایستید و ماشینی که رد می شود بخواهید یا نخواهید اب روی شما پاچیده می شود پس طبیعی است که فاصله بگیرید البته ببینید اگر واقعا بخواهیم یک مسئله را صادقانه بگوئیم طرز تفکر افراد و دیگران و صحبت های ان ها هم مهم است بگذارید شفاف تر عرض کنم یعنی شما کارهایی را می خواهید انجام دهید همیشه صحبت ها و تجربه های افراد مختلف در ذهن شما مرور می شود برای همه پیش می اید مثلا یک نفر می گوید من به انجا رفته ام یا این کار را نکن ضرر خواهی کرد و شما گوش نمی دهید این یعنی شما روح و روان خود را نشناخته اید و حداقل زمان می برد مثلا از 23 سالگی به بعد بسیاری از افراد عقلشان کمی کامل می شود یا کارهایی را که انجام می داده اند دیگر انجام نمی دهند برای همه اتفاق افتاده است قبلا کارهای بچگانه ای که می کردید یا کمی شیطنت ها دیگر ان ها را انجام نمی دهید. خیلی جاها نمی روید به نظر شما دلیل ان چیست× فقط یک چیز است شما روح و روان خود را شناسایی کرده اید که به چه چیزهایی نیاز دارد و به چه چیزهایی نیاز ندارد و بعضا وارد مسیرهای دیگری می شود پولتان را پس انداز می کنید از این به بعد دیگر به فکر کار و خدمت سربازی یا گرفتن خانه و ماشین هستید و مسئولیت پذیری تمام این ها می تواند در یک لحظه در مغز شما یا روح و روان شما اتفاق بیفتد. اما باید شناسایی حتما انجام بگیرید.

بر اساس تحقیق که انجام گرفته از خون بسیاری از افراد دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که هر یک از افراد که گروه خونی متفاوتی دارند تعریف متفاوتی از شخصیت هم دارند:

-در گروه خونی o نگرانی و عصبانیت زیاد دیده می شود! پس راحت با برخوردی که با طرف مقابل دارید می توانید بلافاصله شخصیت او را کمی بسنجید که چگونه به نظر می رسد و یا چطور است البته این ها فقط کارهای زیرکانه و خیلی ریز می باشد که در سخنان عامیانه ای که به پیش می کشید می توانید در عرض چند ثانیه طرف مقابلتان را انالیز کنید مثلا حرفی بزنید ببینید عصبانی می شود یا نه؟! یا نگرانی دارد یا خیر بنده حقیقتا بر روی چند تن از همکارانم و یا دوستان یا اشنایان امتحان کرده ام دقیقا همینطور بوده حالا شاید کمی هم نادرست باشد ولی 90 درصد پاسخ صحیح بوده است.
-گروه خونی ab سرسخت و منطقی هستند! بله ما دقیقا یک اشنایی داریم که هر چیزی که به او بگوییم می گوید منطقی نیست همیشه منطق را در هر کاری در پیش می گیرد به نظرم کار خوبی است اگر همیشه منطقی پیش برویم مثلا وقتی چاهی وجود دارد اگر کمی جلوتر بروید در ان چاه فرو خواهید رفت این یعنی منطق  یا وقتی شنا بلد نیستید در عمق زیاد نروید به راستی غرق خواهید شد.....
-گروه خونی b حساس و دوست داشتنی اند! این گروه خونی در کمترین فاصله زمانی ارتباط برقرار می کنند و واقعا دوست داشتنی است شاید در دانشگاهی که بنده تحصیل می کردم چندین گروه به این صورت بودند به هیچ چشم داشتی یا بدون هیچ دلیلی حساس به هر چیزی و با نیت خیرخواهانه کارهای رایگان انجام می دهند یا همیشه دوست دارند کمک کنند.
- گروه خونی a  مهربانترین افراد بین تمام گروه خونی ها هستند! 

خوب ببینید پس کار سختی نیست شناخت یک دانشجو یا همکار یا اساتید یک دانشگاه یا حتی کسانی که شما با ان ها کار می کنید بعضا اگر بدانید دقیقا می دانید که چه شخصیتی دارند و چگونه برخورد کنید یا در ز ندگی مشترکی که دارید با پدر و مادر همسرتان چگونه رفتار کنید پس یکی از شناسایی های روح و روان طرف مقابل این است. به همین سادگی!

Related image

اما اهدافی هم وجود دارد که حتما باید در نظر داشت:

فهم و درک: تا حالا به این کلمه دقت کرده اید در اکثر تلویزیون و سریال ها این کلمات به کار گرفته می شود "درک کن" در چه وضعیتی هستم! ولی واقعا فهم و درک یعنی چه از نگاه کلی؟

یعنی زمانی که شما می گویید مدارا کنید یکم قناعت کنید"طرف مقابل بفهمد که شما هزینه ان کار را که از شما می خواهد انجام دهید را ندارید" شفاف تر "پول ندارید" خوب ببینید با یک زبان دیگر می توانید بگویید ولی طرف مقابل درک و فهم بالایی دارد و می فهمد که فعلا پول ندارید.... ولی زمانی که شما سریعا بازخورد پول ندارید را بگویید اشتباه است یک جورهایی می توانید بعد از گذشت یک مدت درک و فهم طرف مقابلتان را بسنجید در چه وضعیتی است با گفتن کلمات مترادف که رک نباشد و صریح و مستقیم یا مثلا بگویید به نظر من اگر چند روز بعد به مسافرت یا اینکه به خرید برویم بهتر است این یعنی با مدارا کردن هایی که انجام شده باعث شده است وضعیت بهتر و شرایط عالی تری را بدست اورده باشید.

ولی در تعریف بهتر می توان گفت که فهم و درک یعنی اینکه شما علل یک رفتار را بتوانید توضیح دهید! ولی گاهی اوقات طرف مقابل بلافاصله می فهمد و نیازی به توضیح نیست.

البته درک و فهم در خیلی موارد دیگر قابل مشاهده است زمانی که شما در دانشگاه هستید و استادی واقعا خسته و ساعات اخر با شما کلاس دارد و بعضا یک سری از افراد به شیطنت خود ادامه می دهند یا درک ندارند واقعا استاد خسته هست و نباید زیاد بحث و گفتگو کرد و مسائلی را که یاد نگرفته اید در روزهای بعد که حوصله و انرژِی بیشتری استاد دارد بگذارید این یعنی شما روح و روان را چه در خود چه در دیگران به اسانی شناسایی می کنید.

-پیش بینی: هدف دیگر پیش بینی می باشد یعنی توانایی پیش بینی دقیق رفتار می باشد. مثلا هزاران بار اتفاق افتاده است که ماشین های زیادی در کنار جاده خراب شده اند و با اینکه از شما درخواست داده اند شما رد شده اید این یعنی پیش بینی یک جورهایی می شود بی احساسی نسبت به راننده ای که تک و تنها ایستاده است ولی اولین کاری که اکثرا انجام می دهند قضاوت است...حتی اگر خودتان هم تنها باشید با خودتان صحبت می کنید در ذهنتان مثلا بنزین باید می زد چرا کم زده یا شگرد او این گونه است یا یک زنجیر چرخ چقدر زمان می برد...بی تفاوتی !

یک مثال شما اگر نسبت به یک مورد این گونه بی تفاوت باشید مغز شما رفته رفته بی تفاوتی را قبول خواهد کرد و بعضا در اینده این گزینه و پاک شدن ان از مغز کاری سخت است.

"زمانی که به دانشگاه می رفتم یک ماشین 206 در یکی از جاده های بیابانی در کنار زده بود هوا انقدر گرم بود که حتی نمی شد یک دقیقه کنار جاده ایستاد فقط به خاطر یک اچار چرخ و لاستیک پنچر شده بنده در یک لاین دیگر بودم و ان فرد تنها یک لاین دیگر حدودا 5 دقیقه گذشت و من جلوتر نگه داشتم و کاملا مشاهده می کردم حتی با این تفاوت که ماشین های زیادی رفت و امد داشتند قادر به نگه داشتن نبودند ولی با یک اچار چرخ کار او راه افتاد...." گاهی اوقات اگر واقعا از شما درخواستی ندارند کاری را انجام ندهید ولی گاهی اوقات اگر درخواستی دارند انجام دهید یک نکته اینجا لازم است که باید گفت و برای خیلی ها سوال است؟ اعتماد نکردن یا خطر! ولی ما می گوییم کنترل: یعنی علت و پیش بینی رفتار طرف مقابل، یعنی هوشیار بودن نسبت به اوضاع و احوال و شرایطی که به شیوه ای قابل پیش بینی بر رفتار اثر می گذارد. یک مثال زمانی که یک استاد در کلاس درسش تغییراتی را می دهد و این تغییرات باعث می شود، تا دانشجویان بهتر مسائل را یاد بگیرند یعنی کنترل را اعمال کرده است.

پس نتیجه شناسایی روح و روان در جامعه امروزی ما، ارزوی تمامی افراد برای شناخت رفتار است، اگر هر یک از ما با اطلاعاتی که داریم رفتار طرف مقابل را شناسایی کنیم خوب مطمئنا بهتر می توانیم با او حرف بزنیم یا ادامه دهیم.

بعد از شناسایی کامل می رسیم به تقویت روح  و روان:

ما از یک لحاظ دیگر بررسی می کنیم نه از طریق غذا یا نوشیدنی ها و چیزهایی که اشکار هستند و دیده می شوند بله از لحاظ مغز!

*قانون اول: اصول فردی: تعریف این قانون این است یک اصولی را برای خود داشته باشید یعنی شما ساعت چند از خواب بیدار می شوید؟ و به چه کارهایی می پردازید؟ یا اینکه به کجاها می روید؟ یا اینکه چه متد و روش هایی و قانون هایی را برای خود دارید؟

خوب، بنده و چند تن از دوستان تصمیم گرفته ایم یک قانونی بگذاریم به اسم :چاکراه: دلیل این اسم یعنی چندین سال هست تصمیم گرفته ایم که برای تقویت و روح و روانمان در مورد هیچ احدی قضاوت نکنیم هرکسی هرچیزی هست به خودش مربوط می شود به ما اصلا ربطی ندارد خودش می داند و بس! یا غیبت در مورد کسی که اصلا نمی شناسیم و ندیده ایم یا اصلا دیده ایم و از نزدیک هم دیده ایم ولی حق نداریم جار بزنیم! یا یکسری افراد که دقیقا دوست ما هستند و ما گاهی اوقات پشت سر ان ها با این که نزدیک هستند حرف بزنیم! یا اینکه کسی کاری انجام می دهد را سرزنش کنیم حتما دلیل دارد به قول استادی که در یک ورزش خاص داشتیم هر چیزی در جهان شامل "چرا و چطوری" است؟!  زمانی که شما یک کسی که به مواد مخدر اعتیاد دارد را می بینید کسی تعریف می کند اولا می گویید چرا اینگونه شده است و دوما اینکه چطوری خوب این ذات ما است که راهی که ان را به این صورت دراورده چگونه بوده است. ولی این قانونی که ما تعیین کرده ایم اصولی است و فردی و هر کدام در مواجه شدن با این شرایط میگوییم "چاکراه را رعایت کن".

این کار بعضا راه هایی که برای شما بسته شده است را به راحتی باز می کند و این قدرت خداوند است که همیشه اگر شما درست حرکت و رعایت کنید خدا هم پاداش شما را خواهد داد. پس هیچوقت فراموش نکنیم...همیشه یک قانون برای خود داشته باشید یا اگر واقعا چندین نفر هستید این بحث را با ان ها در میان بگذارید و شریکشان کنید. مطمئنا بازخورد خوب نه عالی ای را بعد از مدت ها خواهید داشت.

و اما یک سوال برای ما پیش می اید مگر می شود این طور: برای این هم راه کار است اگر ذات و فطرت درستی دارید و روح و روان عالی ای دارید سعی کنید پنهانی مشکلی که دارید را با طرفتان بیان کنید!

مثلا من از این اخلاقت خوشم نمی اید! یا مثلا سیبیل به تو نمی اید! یا مثلا این کار درستی نیست! مثلا من انقدر پول همراهم وجود ندارد که هزینه ان جا را حساب کنم! این یعنی شما از قدرت خارق العاده ای برخوردار هستید و از صحبت کردن پشت سر خوشتان نمی اید و کاملا رک هستید. و عذاب و وجدانی ندارید همانجا می گویید و بازخوردش را هم تحویل می گیرید.

*قانون دوم: شخصیت پابرجا و مداوم:  همیشه یک شخصیتی انتخاب کنید برای خودتان که خودتان با ان شخصیت لذت می برید و ان شخصیت در ذهن شماست به هیچ چیز دیگر فکر نمی کنید برای همه ما اتفاق می افتد که در خیابان راه می رویم همیشه به اینکه چه کسی هستیم و چه شخصیتی داریم فکر می کنیم یا در چه رتبه ای قرار داریم؟ به نظر بنده از لحاظ مالی و علمی و تحصیلات سعی کنیم تمامی ان ها را داشته باشید که قابل بیان باشد. طوری که از جهاتی با دیگران تفاوت داشته باشید. مثلا خیلی ها شخصیت کند و بعضی دیگر شخصیت تندی دارند بعضی ها زود یاد می گیرند بعضی ها هم دیرتر مطالب را یاد می گیرند، بعضی ها مطالب را زود فراموش می کنند. پس سعی کنیم جنبه های دیگر شخصیت یک فرد را که پنهان است اشنایی پیدا کنیم به این قانون، و از روش های خاص روانشناسی استفاده کنیم. مثلا فردی نباشید که در جامعه بر اساس کسی که هستید و نقش بازی کنید بعضا بنا به دلایلی بازی کردن نقش با ان چیز واقعیتان که در جامعه هستید شما را در بدترین وضعیت ذهنی قرار خواهد داد. شخصیتتان را با عادت هایی که دارید و در طول زندگی کسب کرده اید خواهید داشت ولی ما می گوییم ان ها را با استفاده از این قانون تقویت و بعضی از ان ها را حذف کنید.

عکس خوشنویسی راستی کن، که راستان رستند اوحدی

*قانون سوم: صفات ممتاز و مداوم: همیشه صفات بارز و هوشمندی داشته باشید: هر کسی به ان پی ببرد و متعجب شود، "پیشرفت" زمانی که شما در دبیرستان درس نمی خواندید ولی بعضا دیپلم را که گرفتید برای کارشناسی شرکت کردید و همینطور ارشد و همینطور دکترا این یعنی صفت "پیشرفت" شما در مقابل دوستانتان که از حال و احوال شما هر از چند مدتی با خبر هستند این برای شما همیشه یک صفت ممتاز است به نظر شما چرا؟ یکی از دلایل انجام دادن کارهای مشکل، قدرت نفو بالا، راه انداختن کسب و کار برای خود.

"صفت نظم و ترتیب" مرتب کردن اشیاء و امور، نظم و ترتیب دادن به امور، متعادل ساختن و تمیزی و دقت.

بستن ساعت نشان از منظم بودن و مدیریت زمان شما است. گرفتن یک کیف مهندسی در دست نشان از این است که شما فرد مفیدی برای جامعه هستید و  شخصیت عالی را در جامعه دارید. و یک وضعیت ظاهری اراسته و مناسب شما را یک فرد قابل قبول نشان خواهد داد.

"با وجدان بودن" اگر این کار را در حقش بکنم ثواب دارد، مثلا در خدمت سربازی کسی که زودتر از دیگران بلند می شود و برای وجدانی که دارد تمامی پوتین ها را واکس می زند بدون اینکه حتی یک نفر در محوطه پادگان باشد و ان ها را جفت می کند و هیچ کس نمی داند ولی مدتی بعد ان سرباز را می خواهند به دفتر بازرسی برود و بدون هیچ دلیلی 1 ماه برای او تشویقی می نویسند بدون هیچ توضیحی زمانی که شما توضیحی نمی دهید مطمئن باشید کسی هم در مقابل کاری که می کند هیچ توضیحی نمی دهد گاهی اوقات بی کلام بودن و انجام دادن کار خیلی چیزها را عوض خواهد کرد بدون توجیه بدون دلیل بدون صحبت ! ایا کسی از او خواسته بود که این کار را انجام دهد خیر بی هیچ چشم داشتی و بدون هیچ دلیلی خیلی ساده یک نکته را رعایت کنید زمانی که به هر جایی می روید وظیفه خود را انجام دهید هیچ وقت زیر و رو نکشید یا بخواهید از زیر کاری که محول شده است در بروید مطمئن باشید اگر به درستی انجام دهید و فقط کارتان درست باشد همه شما را تحسین می کنند و قابل ستایش خواهید بود و خودتان هم لذت می برید این یعنی اینکه وجدان شما همیشه عالی و زیبا خواهد بود. (سنجیده باشید، دقیق باشید، پرکار باشید، پشتکار داشته باشید.)

"خوشایندی" همیشه این صفت مشکل گشای همه راه های سخت است، در هر مکان و زمانی حتی در بدترین شرایط این متد را داشته باشید. اگر خوشایندی داشته باشید رفتاری دوستانه و همکارانه خواهید داشت، صفاتی دیگر هم از این خوشایندی جوانه خواهند زد.  مودب و با نزاکت بودن یا خوش فطرت بودن، بخشنده و رقیق القلب و متحمل بودن....

"صداقت" همیشه کلام صادقانه نفوذ داشته و دارد و با صداقت به پیروزی خواهید رسید شک نکنید. یعنی اگر صداقت در وجودتان ریشه کند و همیشه صادق باشید و دروغ نگویید و این عامل در روح و روان شما درج شود یک سری از چیزهای ناشناخته و تابه حال چیزی را که فکرش را نمی کرده اید به سراغ شما خواهد امد. خواستگاری می روید صادق باشید جوگیر نباشید من فلانم و بسانم یا درامدم 3 میلیون هست چیزی که هستید را بگویید اگر واقعا هفته 300 تومان کار می کنید بگویید اگر واقعا خانه ندارید بگویید اگر واقعا یک سری اخلاق ها دارید بگویید باز و شفاف بریزید روی دایره الان نگویید بعدها خودش معلوم خواهد شد معیارهایتان را بگویید خواسته هایتان چیزهایی که در اینده می خواهید برسید و ارزوهایتان از خانواده تان اخلاق و رفتارشان چگونه است دوستانتان چگونه هستند و چه مدلی همه چیز را همیشه برای کسی که می خواهید همیشه با او باشید شفاف سازی کنید این مورد مثال هست در محیط کار هم همینطور باشید بگویید از این کار بدتان می اید و خوشایند این مدل کار نیستید .....گاهی اوقات شفاف و بی منظور صحبت کردن بازخورد عالی را در پی دارد. صداقت شما را فهمیده، باهوش، خلاق و با فرهنگ، نمایش می دهد. در تک تک سلول هایتان وارد خواهد شد و در خصوصیات ظاهری شما تاثیر خواهد گذاشت.

*راستی کن، که راستان رستند*

*در جهان راستان قوی دستند*

*راستگاران بلندنام شوند*

*کج‌روان نیم پخته خام شوند*

*یوسف از راستی رسید به تخت*

*راستی کن، که راست گردد بخت*

*گر بدی دامنش گرفت چه باک؟*

*چکند دست بد به دامن پاک؟*

*راست گوینده راست بیند خواب*

*خواب یوسف که کج نشد، دریاب*

*چون درو بود راست کرداری*

*خواب او گشت قفل بیداری*

*چون به نیکی درید پیرهنی*

*شد مسخر چو مصرش انجمنی*

*پیرهن کین بود مقاماتش*

*دیده روشن کند کراماتش*

*گو بدر بر تن نکو رفتار*

*پوستین گرگ و پیرهن کفتار*

*دامنی را که در کشی ز هوا*

*این اثرها کند، رواست، روا*

*به گزاف آنچنان عزیز نشد*

*که گرفتار خفت و خیز نشد*

*چون خیانت نکرد با دل جفت*

*راست آمد هر آن حدیث که گفت*

*پاک دل را زیان به تن نرسد*

*ور رسد جز به پیرهن نرسد*

موفق باشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۹
مرتضی پاک نیت

همیشه کسی را در نظر داشته باشید مثلا یک عشق که می خواهید به او برسید عشق به کامپیوتر، عشق به موتور یا ماشین عشق به خانه گرفتن یا مثلا رسیدن به عشق انسانی باعث می شود شما همیشه در مسیر موفقیت قدم بردارید و تلاش و سبقت از هم نوعان خود بگیرید...همیشه گاهی اوقات بعضی عشق ها شما را به بلندترین قله ها می رساند...چرا؟! چون هدف را انتخاب کردید و برای ان مغزتان را درگیر کرده اید و مدام به ان فکر می کنید پس مطمئن باشید دست خواهید یافت......

دیدگاه شما مشخص کننده سرنوشت، کیفیت زندگی و موفقیت فرش شما است. کیفیت این دیدگاه، کیفیت زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد این جملات بسیار ژر محتوا و صحیح هستند. سود و منفعت هایی که در زمینه فروش به دست می اید بسیار فراتر از مهارت های فروشندگی است نگرش شما یکی از این منفعت ها می باشد. بدون این مورد، تمام مهارت های دیگری بی فایده و بدرنخور هستند. دیدگاه همان تمرین مهارت ها است و چنان تاثیر با نفوذی بر روی فروشندگی را خواهد داشت. علم وسیع محصولات به تنهایی برای شما یک منفعت است به خصوص اگر خود را باور نداشته باشید.

نگرش روشی است که شما را از نظر روحی به دنیای اطراف خود می نگرید. همانگونه که به محیط اطراف و اینده خود نگاه می کنید.

و اما نگرش افراد موفق:

برای کمک به شما در ژاسخ به مشکلات فروش حرفه ای روزمره، حال بگذارید به کلید خصوصیات تکنیکی بپردازیم. پنج راه موفقیت، پس باید با افراد موفق تمرین کنیم. یک نگرش مثبت، شرط لازم برای به کار بردن دانش است.

نگرش 1:عمل کنید!​ تفکر در عمل

افراد موفق درک می کنند که زندگی پر از انتخاب است، حال یا شما می توانید تنها یک ناظر باشید و یا می توانید سهمی از ان را داشته باشید و یا می توانید سهمی از ان را داشته باشید. انتخابی که می کنید بیانگر این است که یا زندگی شما سود و حاصلی دارد و یا هیچ سهمی از ان نمی برید. هیچ کس تنها با تماشای کارهای دیگران به موفقیت نمی رسد، هر چند که بیشتر مردم همین کار را انجام می دهند.

بسیاری از افراد از این شعار "نایک" استقبال می کنند: "عمل کنید" این شعار به معنای این است که اهل عمل باشید. اما برای من رنگ و بوی تعلل و تنبلی را دارد. "عمل کنید" بله، اما چه وقت؟ خوب، به زودی، یک روزی.

اگر چه این جمله می تواند شروع خوبی باشد اما "عمل کنید" بیشتراز انکه به عمل ارتبطا داشته باشد، به هدف و نیت مربوط می شود. واقعیت این است که ما به ندرت در مورد خود یا هدف هایمان قضاوت می کنیم در حالی که دیگران با کارهایی که انجام می دهیم در مورد ما قضاوت می کنند. مشکلی که ما با ان رو به رو هستیم ضعف اهداف نیست بلکه ضعف عمل است.

Related image

اهداف ساده هستند و ما هم کوهی از ان ها را به دنبال خود می کشیم. متاسفانه اهداف میزان کمی از حس مسئولیت را در خود جای داده اند. عمل کردن مشکل است. اگر هر چیزی را که قصد می کنیم انجام هم بدهیم به موفقیت بی نهایتی خواهیم رسید. افراد موفق فلسفه این جمله را پذیرفته اند: "عمل کنید". ان ها افکار و عقاید خود را به بعد دیگری تبدیل می کنند که ان هم عمل است.

مردم نسبت به تنبلی و تمایل گرایش دارند. در واقع، بسیاری از ما روزمان را اینگونه شروع می کنیم که معمولا قبل از اینکه خود را هر روز خود را از رختخواب بیرون بیندازیم و به محل کارمان برویم، دو یا سه بار چرت می زنیم. به کار بردن اصول مدل زنجیره ای، شما را تشویق می کند تا از رختخواب با میل و اراده خود بیرون بیایید نه به خاطر اینکه مجبورید. دفعه بعد که یک ساعت زنگدار خریدید، ساعتی را انتخاب کنید که هیچ وقفه ای بین زنگ هایش نداشته باشد.

Related image

مشکل دیگری که با ان مواجه هستیم این است که ما همیشه به دنبال ساده  ترین راه هستیم، مسیری که احتیاج به کمترین پایداری و استقامت داشته باشد. تنبلی مثبل یک ویروس، بدترین دشمن ما می شود، مگرش مثبت همانند یک پادزهر عمل می کند و موجب می شود زندگی حق انتخاب دیگری را ارائه دهد، ما مختاریم یا "سختی نظم" را تحمل کنیم و یا "درد پشیمانی" را به دوش بکشیم. "درد پشیمانی" برایمان گران تمام می شود و یک عمر با ما می ماند در حالیکه "سختی نظم" ارزشمند است و زندگی شما را بهتر می کند. متاسفانه درد پشیمانی بر درد نظم غالب است و بیشتر رواج دارد.

برای دیدن این مساله که جامعه چقدر نگرش "عمل کنید" را برایمان ساده کرده است نباید راه دوری برویم. مثلا "بیل گیتس" در  سال 1975 او به خاطر عشق خود به کامپیوتر در زیر زمین خانه اش کار می کرد. مادرش می کفت، همیشه برای صرف شام او را به زحمت از زیرزمین بیرون می اوردیم. از طرفی، علاقه او احتمالا به خاطر مسائل اقتصادی و مالی بود اما تمام عشق او فقط به خاطر پول در اوردن نبود. چه چیزی او را به انجام این کار تشویق می کرد. یک بار پدرم به من گفت عشق ناب و خالص تو به شغلت این است که ان را رایگان انجام دهی. من فکر می کردم او دیوانه شده است اما اکنون به حرف او ایمان دارم.

Image result for bill gates

امروزه هر شغلی چه کوچک چه بزرگ به یک مورد مربوط می شود، نگرش "عمل کنید". با این نگرش است که شما بهره مند می شوید. شرکتی که اکنون در ان در حال عمل کردن هستید، نتیجه تمرین های کسی است که چنین نگرشی داشته است. :عمل کنید:.

در واقع بیش از 50  % از جاهایی که ما در ان کار می کنیم در پنج سال گذشته وجود خارجی نداشتند. مطمئنم چنین افراد موفقی کنار ساحل از زندگی خود لذت می برند در حالیکه ما در اینجا برای کسب اهداف خود زحمت می کشیم.

در اینجا چند پیشنهاد برای تشویق نگرش (عمل کنید) را ارائه می دهیم: ابزاری برای خود بخرید که شما را مجبور به عمل کند، اگر گفتید چه ابزاری؟ ظبط صوت واکمن یک ابزار فوق العاده است که حتی هنگام رانندگی یا وقتی که در منزل هستید، در دسترس شما است. شما دائما در حال فکر کردن هستید، عقاید و افکار بزرگ در مغز و ذهن شما در حال جریان است، معمولا وقتی در حال رانندگی هستید و یا در ترافیک گیر کرده اید این مشغولیات ذهنی بیشتر می شود، واکمن بسیار راحت است و به شما کمک می کند تا افکار خود را ثبت کنید. واکمن من بسیار با ارزش است.

به خصوص در طول دوسالی که مشغول نوشتن این کتاب بودم، یار وفادار همیشگی من بود. شما هر وقت که بخواهید می توانید ان را داشته باشید. با این وجود، به شما هشدار می دهم که مواظب باشید که ان را کجا می گذارید، مدتی پیش با یکی از دوستانم به یک سفر کوتاه برای اسکی رفته بودم. صبح روز شنبه، او لبخند خاصی بر روی لب هایش بود با دودلی علت این لبخند او را پرسیدم، او به من گفت که من در خواب خروپف می کنم. منم مصرانه می کوشیدم تا او را قانع کنم که اصلا اهل خروپف کردن نیستم او با خنده گفت: واکمن کوچکی که همراهت است، همه چیز را اثبات می کند. او ضبط را روشن کرد و من صدای خروپف وحشتناک خود را شنیدم وای، وحشتناک بود.

روش دیگری که من از نگرش "عمل کنید" استفاده می کنم به لطف پدرم است. او گاهی اوقات ساعت خود را روی مچ دیگرش می بست. بعد از مدت ها دیدم که او مرتبا این کار را می کند، علت را از او پرسیدم او گفت وقتی ساعت را بر روی مچ دیگرم می بندم، احساس ناراحتی می کنم و با این کار همیشه به یادم می ماند که باید کاری انجام بدهم. شما هم همین کار را بکنید. ساعتتان را روی مچ دیگر دستتان ببندید یا حتی با یک حلقه و النگو هم می توانید این کار را انجام دهید. طوری که دفعه بعد که باید حتما کاری را انجام دهید را هیچگاه فراموش نخواهید کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۲۰
مرتضی پاک نیت

از زمانی که درس می خوانم تا به امروز یاد نمی دهم تقلبی کرده باشم، چرا که یک حس عذاب وجدان همیشه ما را ازار می دهد در هر کاری! به راستی که هر کار بدی چه سنگین چه سبک کمی عذاب وجدان را در پی دارد چون واقعا عذاب وجدان چیز بدی است هیچ محاکمه گری وجود ندارد جز:وجدان شما!

تقلب-پولکی-نمره-استاد

هدفم از نوشتن این مطلب :خاطرتان باشد قبلا یک موضوع در مورد چرا تقلب بسیار همه گیر شده است نوشته بودم ولی انقدر باید نوشت و نوشت و نوشت تا اگر یک نفر هم شد دست از این کار بردارد.

مهم تر از ان چرا همه پولکی شدند به عبارتی یک مقاله می خواهی ارائه دهی یک پولی را باید پرداخت کنی!

نمره می خواهی بگیری باید انقدر هزینه پرداخت کنی!

چه چیزهایی که در اطراف ما رخ نمی دهد ادم گاهی اوقات می خواهد اصلا شغل هایی مانند استادی و معلمی را بیخیالش شود. زمانی که یک تقلب از یک دانشجو را می گیرند و تا کمیته انضباتی و فلان می رود و اخر سر هم تماس می گیرند با رئیس ان می گوید مهم نیست بگذار بنویسد!!!!!! اگر این طور هست پس حق ان بنده خدا که درس را خوانده شب کلی استرس را تحمل کرده و تا صبح نخوابیده و کلی شهریه داده با وضعیت نابسمان! وضعیت ان بیچاره چه می شود. این دو یکی هستندمهر شده حق ان دانشجو ضایع شود یا خیلی های دیگر. فردای ان روز اگر ان فردی که زرنگ و درس خوان بوده ربه جایش ان تقلب کن برود! یا در جایی نتواند استخدام شود و کاری که حقش بوده را پیدا نکند مصببش چه کسی خواهد بود ؟به نظرم کسی که نمره داده. ببینید همیشه با این طرز تفکر برویم جلو اگر هر درسی را افتادید مطمئن باشید که چیزی بلد نبودید یا ننوشتید یا اگر به هر دری زدید استادتان نمره نداد مطمئن باشید ان استاد واقعا استاد هست چون یک فرقی میان ان دانشجوی زرنگ و ان کسی که درس نخوانده گذاشته است در قران هم بین انسان ها کلی تفاوت گذاشته شده است. حالا این تفسیرها به کنار دانشجوی زرنگی اگر ناامید شود و واقعا بعد از گذشت یک ترم واقعا بفهمد که چه کسانی درس می خوانند و چه کسانی نمی خوانند بعد ترم بعد هم بیاید و در ترمی بالاتر بنشیند چقدر بد است جای تاسف دارد. دید را باید تغییر داد تفکر را باید تغییر داد. این ها همه اش حق الناس است...و مصبب همه این خطاها ان کسی است که مجوز را صادر می کند.(چه برای تقلب چه برای نمره).

مهر شدهپایین برگه ها جملات کوتاه و بلند نوشتن بی فایده است... گواهی های پزشکی بی فایده است ...کلی بهانه های دروغ و بی اساس بی فایده است....مهر شدههمه این ها هم باشد ادم باید به روی خودش نیاورد و درس و علم را بخواند و ادامه دهد. به جز این درس و علم چه چیز بهتری است که تو را به موفقیت می رساند؟

اگر عاشقش نیستی بیخیالش شو و برو سر کاره دیگری اگر برای افزایش حقوق می آیی که فقط نمره پاسی بگیری باز هم نوعی گول زدن خودت هست ولی می خواهی به خودت بگویی نه من زرنگ هستم، زرنگی ان هست که صبر کنی چراغ سبز شود و بعد حرکت کنی وگرنه همه راه دور زدن و تقلب را بلدند هیچ کاری هم ندارد زمانی که چراغ قرمز هست حرکت کن .... علمی که تو در ان چیزی را یاد نگیری بی فایده است هیچ نمی ارزد.(کتابی که تو نویسنده اش نباشی و اسمت در پای ان خورده و خودت یک بار فقط ان را خواندی و همه کارهایش به عهده کسی دیگر بوده بی فایده است، مقاله ای را که خودت ننوشتی هزاران جا دست به دست چرخیده است و به دستت رسیده بی فایده است، پایان نامه ای که بیرون برایت انجام داده اند و دست به دست چرخیده و به خودت رسیده دفاعی و نمره ای تو خالی بی فایده است.)

تقلبی که فکر باطل می کنی و خیال می کنی تو را به جلو می اندازد یک نوع فریب می باشد ما هم مثل خیلی های دیگر بودیم کلی سختی و بدبختی کشیدیم امدیم تا به این جا رسیدیم ولی تقلب کردن و پولکی بودن اگر تو را به جایی رساند بدبخت تر هم می کند شاید امثال من و تو ان را نبینند ولی ضرر را بیش تر از ان چه که بدست اوردی پس خواهی داد. هیچ فردی واقعا در جای خودش نیست چرا؟ هر کسی سر کار کسی دیگر است. همه به دلایلی فقط می خواهند بگذرانند از یک دانشجو بگیر تا یک استاد.

استادی که هزاران بار ایمیل برای او ارسال می کنی و پاسخ نمی دهد و فقط به فکر پول و حقوق اخر ماه خود است....(کلی مغرور است و حتی کلی خشک برخورد کند از اخلاق امام علی نیست .امام علی ع دریایی از علم و معرفت بود با همه خوش اخلاق و خالصانه بود هیچ وقت متکبر و مغرور بودن انسان را به جایی نمی رساند. حالا اگر دکتر شدی و یک دست به دانشجو نمی دهی این ها از اخلاق یک شیعه نیست.)این چه استادی است؟! هزاران بار تماس بگیری و پاسخ گو نباشد. حضوری بروی و تو را یک بار راهنمایی نکند و هدایتت نکند در مسیر علم چه فایده ای دارد به نظر من استاد باید دلسوز باشد و به فکر دانشجویش. ان طور هم نیست که ما فقط یک طرفه به قاضی برویم بله هم اساتید مشکل دارند و هم خیلی از دانشجویان که باعث شدند جامعه به این شکل در بیاید وقتی نظارتی نیست همین خواهد شد.

دلسوزی و مشاوره از استاد گذشته باشد دانشجو هم رغبت و میلی به درس ندارد وقتی استادی سوال ها و پاسخ های یک امتحان را برای یک دانشجو ارسال کند دیگر چه توقعی است باید فقط سکوت کرد....و نگریست. وقتی انقدر دانشجوهای قوی و زرنگ حق شان ضایع شده است دلیلش همین هاست که عرض کردم.

گاهی اوقات اصلا می خواهم به استادی فکر نکنم چون هر چقدرم که قوی باشی و زیر بار نروی انقدر تو را در فشار می گذارند که مثل خودشان شوی ولی به هیچ نمی ارزد. یا باید انجام نداد و نرفت و یا اگر انجام دادی عاقبت دنیا و اخرت ان را هم به فکرش باشی اگر می توانی عذاب هایش را تحمل کنی که هیچ اگر نمی توانی پس باید سمتش که هیچی فکرش را هم نکنی.

به نظرم حقوق یک کارگر که از ساعت 7 صبح تا 7 شب در شرکت است بهتر از این کار است. پول دادن و نمره و تقلب کردن و ساکت بودن و پارتی بازی کردن مهر شده

تبریک به ان هایی که عاشقان علم هستند نه عاشق پول و صد احسن به دانشجویانی که درس می خوانند و با اشتیاق علم را ادامه می دهند. و هیچ بهانه و عذری ندارند.

هر وقت تقلب کردی به این فکر باش که ضعیف ترین هستی و مطمئن باش که ان درس و امتحان فرمالیته است حتی نمره اش و حتی معدلش شاید الان خیلی ها این مطلب را بخوانند و درک نکنند ولی به سنی که می رسید که درکتان بالا می رود و واقعا می فهمید تمامی کارهایی که خودتان انجام ندادید واقعا یک کار پوچ و بیهوده است.

موفق باشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۱۲:۰۳
مرتضی پاک نیت

Stress

عجب معظلی هست این استرس! پس از کلی تحقیق و بررسی علمی تصمیم گرفتیم یک مطلب در این باره ینویسیم تا شاید کمکی باشد برای کسانی که به این عارضه وحشتناک دچار هستند، شاید هیچ چیز به اندازه این "استرس" ادم را اذیت و ازار ندهد همین استرس که شاید کم به ان توجه می کنیم بیش ترین ضررها را برای بدن ما دارد، بنده خودم چندین سال است که به این عارضه دچار هستم اصلا کسی را تا حالا از دوستان و فامیل سراغ نداشتم بگوید استرس نداشته ام یا اصلا ندارم!بنده خودم در مواقعی مانند کنفرانس های علمی و محیط کار یا حتی انجام پروژه های کاری و هنگام مصاحبه دچار استرس واقعا شدید می شوم فقط نفس عمیقی می کشم و می گویم چیزی نیست...ولی باز هم کمی اگر کارساز باشد ولی کلا کارساز نیست گفتیم چه کار کنیم خدایا همش هم مگه استرس می شود اصلا گاهی اوقات شما حافظه تان ضعیف می شود یا لکنت می گیرید یا تصمیم گیری که عصب های بسیار کوچک مغزی انجام می دهند یک ان مثل سیستم کامپیوتر خاموش می شوند و انگار فکر می کنی که باید چند ساعت صبر کنی تا سیستم مغزی ات روشن شود.

چند روز پیش یا یکی از دوستانی که پروژه بسیار سنگین اش را قبول کرده بودم هنگام گفتگو در مورد پروژه اتفاقی به مبحث استرس و اینکه چکار کنیم متوقف شود رسیدیم وای بنده همین طور متعجب مانده بودم! اگر بگویم بعضی واقعا باعث می شوند استرس به شما هم منتقل شود شاید باور نکنید ولی حاظرمثابت کنم مثلا ما هنگامی که ازمون ارشد داشتیم چند نفری که انجا بودند مدام عادت کرده بودند به دیگران استرس را تزریق کنند من که حتی صدای ان ها کند به گوشم می رسید باعث می شد تپش قلب بگیرم دقت کنید ان ها خیلی دور بودند ولی من واقعا استرس گرفتم با این که مطالب را بلد بودم ای بگویم خدا چکارش کند!!!

حسابی ما را استرسی کرد و ما وارد امتحان شدیم یکسری مطالب واقعا از خاطرمان رفت می خواهم بگویم انقدر این استرس قوی هست که به هزار جای بدن شما صدمه می زند پوست، تک تک سلول های ریز و درشت، حتی مغز شما را گاهی اوقات تا اوج مرگ می برد یعنی اگر استرس خفیف داشته باشید گاهی اوقات به مرگ هم خواهد انجامید.

خلاصه ان همکاری که پروژه اش را قبول کرده بودیم گفتم شما چقدر استرسی هستید به من هم استرس وارد می کنید گفتم قرصی مصرف می کنید؟ اگر بدانید در جواب چه گفت با خودم گفتم وای به حال بدن و روح ما ؟!

قرصی که این همکار ما مصرف می کرد اسمش آسنترا بود من گفتم چه قرصی هست گفت اگر مصرف کنی باعث می شود استرس را از بین ببرد؟!

اولا در باب این موضوع بگویم به هیچ وجه قرص شیمیایی مصرف نکنید که بدن شما را زودتر از هر چیزی که شما فکرش را بکنید از بین می برد. ببینید اولین جایی هم که تاثیر گذار هست مغز شما که همه کاره هست می باشد. بنده کمی تعجب اور در اینترنت سرچ کردم : ببینید کارایی این قرص چست؟

_آسنترا نام تجاری سرترالین است که از دسته داروهای مهار کننده باز جذب سروتونین (SSRI) می باشد.

موارد مصرف: 

آسنترا در درمان اختلالات  افسردگی  توأم یا بدون اضطراب، اختلالات پانیک یا وحشت زدگی (دوره های کوتاه اضطراب شدید یا حملات پانیک)، اختلالات وسواسی – اجباری obsessive – compulsive (تفکرات اجباری، رفتارهای تکراری مانند شستن مداوم دستها)  بکار می رود.

موارد منع مصرف:

آسنترا  در موارد وجود حساسیت به سرترالین یا سایر ترکیبات موجود در این دارو نباید مصرف شود. تجویز هم زمان و یا با فاصله کمتر از دو هفته آسنترا  با مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (MAO) نیز ممنوع است. 

احتیاط ها و هشدارها:

در صورت ابتلا به بیماری های مزمن، اختلالات متابولیک، وجود حساسیت بیش از حد به داروها و نیز مصرف سایر داروها حتماً پزشک خود را مطلع سازید. 

مواردی که باید به پزشک  اطلاع داده شود:

    ابتلا به بیماری کبدی (اگر لازم باشد، پزشک مقدار داروی تجویز شده را کاهش داده و یا فواصل   تجویز آن را افزایش می دهد). 

    سابقه بروز حملات صرعی 

    سن کمتر از 16 سال 

Image result for Stress

ببیند وقتی ما خودمان نمی توانیم به خودمان کمک کنیم یک قرص شیمیایی می خواهد به ما کمک کند! همه قرص های شیمیایی فقط مسکن هستند یعنی "به عبارت بهتر دردم را ساکت کن قرص جانخنده" وقتی که مدام یک قرصی مصرف شود شما به ان عادت می کنید و مغز شما کند می شود که شاید دانشمندان خیلی چیزهای ریز خیلی ریز  را که داروهای شیمیایی تاثیر می گذارد را کشف نکرده باشند یا در کتب علمی نیاورده باشند، فکرش را بکنید مثلا یک لیوان اب داخل باک ماشین بریزید هر روز ......

خلاصه ما بعد از بررسی های علمی تصمیم گرفتیم اولا یک ورزش ثبت نام کنیم سبک و نه انقدر سنگین که از پس ان بر بیاییم چون قشنگ استرس و وضعیت جسمانی شما را تنظیم می کند. و باعث می شود شما از شر این استرس لعنتی خلاص شوید. دوما هم استفاده از تجربیات علمی بسیاری از بزرگان اهل محله و فامیل و دوستان که از همه ان ها نظر را گرفتیم و یک چند هفته ای فکر کردیم که خداوند گیاهانی بر روی زمین قرار داده که باعث می شود که درد و بیماری هایی که انسان دارد به راحتی با داروهای گیاهی قابل درمان باشد و ما هم یک داروی زیبا و خوش عطر و خوش طعم را پیدا کردم وای از روزی که این دارو را بنده مصرف می کنم نمی دانید چه تاثیراتی دارد حتی دوستمان هم که زنگ می زند و گاهی اوقات سوال می کند از ما چکار می کنی ما می گوئیم بابونه میل می کنیم. البته به حاج خانم و برادر و حتی اشانایان گرامی هم این دارو را معرفی کرده ام واقعا بعضی ها اصلا اسمش را نمی دانند یا هیچ اطلاعاتی ندارند و به سادگی می گویند بیخیالش ما همان قرص های شیمیایی را می خوریم حالمان را عالی می کند.....عجب ........چرا چون شناختی ندارند یا خواهرمان هر سری از این به بعد در داشگاه تدریس دارد بنده ان را می جوشانم و قبل از اینکه صبح اماده بشود و برود برایش یک لیوان درست می کنم تا میل کند.خوب بگذارید خواص این داروی گیاهی را بگذارم.

بابونه

Image result for ‫بابونه‬‎این هم از لیوان ما که اولین بار شروع کردیم برای مصرف این داروی گیاهی زیبا و قشنگ که واقعا لذت فراوانی دارد هر چقدر بگویم کم گفتم:خنده ارامش را با این دارو تجربه کنید.

البته یک سری مطالب را از وب سایت بیتوته سعی کردیم انتقال بدهبم اینجا تا اطلاعات کمی تکمیل تر باشد:

http://www.beytoote.com/health/cure-herbaceous/attribute-camomile.html

زمانی که به عطاری می روید بگوئید 10 هزار تومان بابونه می خواهم والا بنده گفتم کلا چقدر هست گفت مثقالی 34 هزارتومان...حالا درست و غلطش را نمی دانم یا اینکه چگونه حساب کرده است؟! بماند ولی ما عرض کردیم عطار جان شما 10 هزار تومان به ما از این بابونه لطف بفرما که همین قدرش هم انقدر زیاد است شاید 2 ماه مصرف کنید البته باید ان را 15 دقیقه یا 20 دقیقه بجوشانید و بعد با ابجوش قاطی کنید و میل کنید البته بعد از ان سعی کنید یک چیز شیرین مثل نبات یا شکلات میل کنید بنده اکثرا این کار را انجام می دهم بسیار ارامش بخش هست یعنی شاید این را بگویم در عرض 15 دقیقه اثراتش شروع می شود و هیچ گونه عوارضی ندارد و طبیعی است و می توانید صبح، ظهر، شب، مصرف کنید.خنده

بنده الان برای کنفرانس هایی که اکثرا می رودم قبل از هر برنامه یا مصاحبه ای یک لیوان کامل میل می کنم. خیلی خوب است حتما امتحان کنید.

نکات زیر را در نظر داشته باشید:

اگر مشکل قلبی دارید حسابی تحقیق و بررسی علمی را فراموش نکنید....حتما داروی گیاهی وجود دارد.

اگر مشکل کلیوی دارید حتما داروی گیاهی برایش وجود دارد.

اگر مشکل فکری و ذهنی و یا هر چیزی که دارید حتما داروی گیاهی ان وجود دارد از تحقیقات علمی و بررسی قبل از مصرف هر چیزی مزایا و معایبش اطمینان حاصل کنید.

مضرات:

ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ: ﮐﺒﺪ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.مهر شده

ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ: ﺷﺸ ﻬﺎ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.

ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ: ﻣﻌﺪﻩ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.مهر شده

ﺍﺳﺘﺮﺱ: ﻗﻠﺐ ﻭﻣﻐﺰ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.

ﺗﺮﺱ: ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﮐﻠﯿﻪ ﻫﺎ می شود.

نکته پایانی خودتان را کنترل کنید هیچ چیز ارزش این را ندارد که به بدن خود ضرر بزنید.....سعی کنید همیشه و در همه حال مراقب وضعیت جسمانی و روحی خود باشید.

هر چیزی را مصرف نکنید، هر چیزی را به خورد بدنتان ندهید. خیلی خوراکی ها را مصرف نکنید مثل چیپس، پفک، لواشک، و یا خیلی چیزهای دیگر اگر می خواهید مغز و بدنتان خوب کار کند سعی کنید چیزهای طبیعی مصرف کنید. امیداورم این مطلب بتواند به کسانی که استرس های شدید و یا تپش قلب در حین خواب دارند یاکسانی که بی خواب هستند یا راحت خوابشان نمی برد را انشاءالله داشته باشد.

موفق باشید.

مرتضی پاک نیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۶ ، ۰۰:۳۴
مرتضی پاک نیت

همه ما انسان ها ممکن است گاهی اوقات به وسوسه شیطان دچار شویم، حالا وسوسه های ذهنی گاهی اوقات درصد بالایی دارند و گاهی اوقات درصد بسیار پایین یعنی گاهی اوقات خیلی ناچیز و گذرا هستند و گاهی اوقات هم به مدت طولانی انسان را درگیر می کنند و به صورت پس و پیش به انسان راه های مختلف نشان می دهند. بالاخره انسان با این وسوسه های ذهنی که بعدها باعث می شود انسان در پیش خود احساس حقارت و پوچی کند یا خودش را نبخشد البته این در گوشه ذهن و در خلوت خود انسان اتفاق می افتد یک جورهایی می توان گفت یک قسمت از ذهن خوبه ما این پیشنهادات را می دهد. یا یک نوع الهام ذهنی بسیار عمیق.

اکثرا وسوسه های شیطانی همیشه یا در یک برهه از زمان رخ می دهد و به مرور که انسان سن و عقلش به جلو پیش می رود کمی بهتر می شود یا می توان گفت نزول پیدا می کند. به این ترتیب کمی جوش چیزهای دیگری را می زند البته این برای همه انسان ها شاید صدق نکند، مثلا خدمت سربازی را بروم و مرد شوم و بعد یک کار ابرومند و در شان اجتماعی من باشد را پیدا کنم. و بعد هم یک خانه و ماشین بگیرم و تشکیل یک خانواده را بدهم. تمامی این فکرها از سن 23 یا 24 به صورت کاملا شفاف پدیدار می شود. ولی ایا گاهی اوقات نتیجه برعکس هم دارد؟ به نظر شخصی بنده اگر بخواهیم درصدی حساب کنیم بله دارد. ولی چرا باعث می شود گاهی اوقات انسان تا سن 30 و یا 40 این فکرها و خطاهای ممکن را تکرار و به مغزش خطور کند؟

به نظر ما یک دلیلش درس نخواندن است، که باعث می شود انسان مغزش سمت و سویی دیگر برود. یا مطالعه نکردن یا دروازه های ذهنی خطرناک و منفی از هر گوشه و کنار جامعه ! یعنی مثلا در مترو که هستی یک نفر یک چیز می گوید مغزت صوت می کشد با این که اصلا نه اطلاعاتی دارد نه مطالعه کرده نه اصلا پژوهشی یا تحقیقی ولی حرف را بی فکر می زند! یا مثلا یک مغازه می روی تابلو بخری کلی ایه با قلم نوشته و بر در و دیوار مغازه نصب کرده و ما هر سری می رویم یک جمله یا یک سخن از معصومین نوشته و توضیح هم می دهد یک فرد تحصیلکرده و با تجربه که واقعا نفسش حق است هر چقدر هم مغازه اش بسته باشد ما منتظر می مانیم بیاید یا اگر نیاید هم میرویم و فردا روزش می اییم؟ دلیل این چیست؟ ایا همه این ها بی حکمت است چرا از جای دیگر ان تابلو ها را خریداری نمی کنیم. به نظر من خداوند به هر انسان یک ظاهر داده و یک باطن باطن را که ما تشخیص نمی توانیم بدهیم الله اعلم ولی ظاهر هم نمی توان قضاوت کرد ولی واقعا ادم ها را خداوند طوری قرار می دهد که به دل بشینند البته می گویم این نظر شخصی است.من زیاد وارد جزئیاتش نمی شوم چون واقعا بحث گسترده ای است.خلاصه بگذریم....می خواهم بگویم بعضی ها هم این مدلی هستند با فکر و سنجیده هم عمل می کنند و هم صحبت با هر قشری و با هر جوانی و نوجوانی را بلدند با منطق و فلسفی صحبت می کنند تا روزنه ای در افکار ایجاد نشود! نه مثل بعضی ها که نسنجیده و بی فکر هر چه که به زبانشان می اید را می گویند برویم این کار را کنیم خوب است یعنی اگر 1 ساعت کنارش باشی وسوسه های شیطانی غول پیکر به سراغت می اید بهترین کار چیست؟ این است که شما بیخیال شوید یا کم کم دیدار کنید یا با اصول درست و صحیح او را از این گونه کارها منع کنید البته مدت زمان زیادی شاید طول بکشد ولی چون دوستتان است ارزشش را دارد. یا مثلا استادی در کلاسمان داشتیم تا زمانی که گفتم استاد تا چه زمانی انسان باید درس بخواند پس تفریح چه ؟گفت درس خواندن تفریح است. در گوشه دفترم یادداشت کردم.جمله بسیار زیبایی بود.

ببیند انسان عاشق نباشد عاشق هر چیزی مطمئنن یا شکست می خورد یا ذهنش نسبت به ان کار یا هر چیزی که شما فکرش را بکنید کدر می شود. مثلا بعضی شغل ها هستند طرف یا فحش می دهد یا ناراضی است و هر روز گله و شکایت می کند خوب این خودش وسوسه شیطان است. اگر علاقه نداری پس چرا رفتی؟ اگر مجبور بودی؟ کار دیگری می رفتی؟ باز هم اگر در شرایط سخت تر هستی پس با همان شغل می توانی یک جور پیش بری که دلچسب و شیرین باشد. اصلا بعضی شغل ها ادم را که بی حوصله نمی کند هیچ انسان را زنده هم نگه می دارد. و طرف روز به روز با مطالعه و با پژوهش که پیش می رود می بیند وای چقدر گسترده است این علم.

دلیل همه بدبختی ها یا موفق نشدن ها درس نخواندن است! شاید الان بگویی بی فایدست درس الان فقط شده است مدرک؟!

خوب ببینید این می شود همان حرف های چپندر و قیچی در خیابان ها یا متروها یا خیلی جاهای دیگر!که یک سری ادم ها که تلاش نکردند و ضعیف بودند این افکار منفی را در ذهن شما فرو می کنند در ان سنین مطمئنن می رود در مغز شما.....مطمئن باشید ملکه ذهنتان می شود و تا هر جایی شکست کوچکی بخورید سریع به ذهنتان می اید. یا ان مغازه تابلو فروش که همیشه + خوش خنده و خوشرو است! که همیشه به ما می گوید درس بخوان مطمئن باش پشیمان نمی شوی.

بله درس خواندن باور کنید سخت است ولی ارزشش را دارد الان تمامی اگهی ها را که شما ببینید یا شده شرایط سنی یا شده مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا.

حداقل و یا در پایان مطمئن هستم که هر کسی درسش را با هر شرایط سخت و خیلی سخت و خیلی خیلی سخت که دارد بخواند پشیمان نمی شود .مطمئنن کار پیدا می کند. چرا ادم بیکار محله مان را که به جایی نرسیده یادمان است کلی تفکرات و نرسیدن های خیلی ها را یادمان هست. ولی ادم های موفق را یادمان نیست.

در جمع هایی بودیم که صحبت های زیادی شده، که پدر و مادرشان به رحمت خدا رفته ولی درس را ادامه دادند، با کفش پاره سر کلاس رفتند و دکتر شده اند الان که همه چیز محیاست پس استفاده کنیم هر وقت فکر کردی چیزی را نداری پس بدستش بیاور به این فکر نباشید که پول دانشگاه را از کجا بیاورم انقدر ادم های میلیونی بوده هم درس هم کار هم خانواده را گردانده است. این سختی را متحمل نشوی مطمئن باش وسوسه های شیطانی می اید سراغت ......

در پاسخ به سوالات خیلی ها کار نیست؟! همه اش شده پارتی از خیلی ادم های خام و کم تجربه می شنوی شک ندارم!

به نظر من شما می گویید پارتی درست است@ هر جایی پارتی هست و دوست و اشنا بازی کردن! ولی این کوته فکری نیست؟

یعنی یک انسان این همه کارساز است .به نظر من بهترین و با قدرت ترین پارتی و بخشنده ترین پارتی ما خداوند بزرگ و بلند مرتبه است. او اگر بخواهد انسان را به بهترین شکل ممکن کمک می کند ولی ما انسان ها عادت داریم همش بگوییم نمی شود و ای بابا مگر می شود فلان و بسان!دو چیز در این جهان زیبا است "یکی اینکه مردمی بخواهند کسی را ببرند بالا و خداوند می اوردش پایین و دیگری مردمی که انسانی را بخواهند بیاورند پایین خداوند میبردش بالا و عزت و افتخار می دهد."پس؟؟؟؟؟؟؟به این نتیجه می رسیم!

این نشانه ایمان ضعیف ماست ایمان هم مثل درس خواندن است شما ایمان ابتدایی دارید ایمان راهنمایی دارید ایمان دبیرستانی دارید ایمان دکتری دارید ایمان هم مراتب و درجه دارد. روزهایی که ما وسیله نداشتیم به دانشگاه برویم و هر بار که سر خیابان می رفتیم می گفتیم خدایا دیر نشود باز ما دیر به سر کلاس نرویم توهین به استاد شود، با یک صلوات ماشین می امد و ما می رفتیم در طول 4 سال یاد نمی دهم ما صلواتی فرستاده باشیم و ماشین نیامده باشد یا سر کلاس درس یا امتحانات سوره های زیادی را می خواندیم که خداوندا کمک کن در این امتحان موفق شویم.... حالا یک انسان عادی کاراییش بیشتر است به والله نیست....عزمت را جذب کن و به الله بگو خداوندا برکت از تو و حرکت از من . فردا روز به این فکر باش عمر و مالت را در چه راهی صرف کرده ای؟ در راه علم عمرت برود و مالت ارزشش را دارد .ارزشش را دارد که بروی و کار کنی و درس بخوانی به والله دارد علم راه های زیادی در طول سالیان به تو نشان خواهد داد هر راهی را انتخاب کنی موفق هستی. ولی از ته قلبت باشد از ته دلت باشد عاشق و شیفته علمت باشی.

نمی خواهم اروپا را تبلیغ کنم ولی باور کنید یک سری به سایت ها بزنید یا مقالات یا ژورنال ها ببینید چقدر تحقیقات و پژوهشات انجام می دهند با این که همه چیزشان ازاد است ولی با علاقه هدف و علم و یا درس را دنبال می کنند.....

شک نکنید ریشه همه انحرافات و فسادهای جامعه همین بیکاری و درس نخواندن است درست است شاید هزارن مورد باشد که بگویید درس خواندن چه ربطی به فساد و انحرافات ذهنی دارد؟ ولی باور کنید زمانی که شما درس بخوانید علم را ادامه دهید و به مقاطع بالاتر بروید شخصیت شما ذره ذره تغییر خواهد کرد حتی طرز لباس پوشیدن شما حتی طرز برخورد شما به کلی تغییر خواهد کرد هر چقدر که پیش می روید می خواهید بهترین کتاب و یا بهترین جزوه یا زمانی که استاد می شوید می خواهید بهترین تدریس را داشته باشید. بالاخره گروه علمی هم دنیایی دارد. تمام این کارها عملی است و انسان به بهترین قله ها خواهد رسید ولی با عاملی به نام "خود کنترلی" من همیشه این را در ذهنم دارم و نوشته ام و به دیوار اتاقم زده ام هر وقت در هر شرایطی در هر مکانی و در هر زمانی بودی اگر خودت را کنترل کردی مطمئن باش پیروز میدان هستی زیرا تمام عومل اصلی و انحرافات فکری عدم خود کنترلی است وسوهای شیطان پشت سر هم عملی می شود نتیجه اش می شود عدم خود کنترلی/ انحرافات ذهنی خطرناک به سراغت می اید نتیحه اش می شود عدم خود کنترلی/ یا به فساد روی زمین دچار می شوی نتیجه اش می شود عدم خود کنترلی/.

پس اعتقاد و عمل در جهان اسلام بسیار مهم است البته ناگفته نماند خود انسان به سادگی می تواند اعمال خوبی را انجام دهد چون ذات و فطرت انسان از بدو تولد بد نیست  همه انسان ها خوب هستند نباید دریچه های ذهنی مان را به سمت افکار منفی باز نمائیم. 

نکته هایی که باید همیشه در خاطرمان باشد و قبل از هرکاری این نکات و خود کنترلی را در ذهنمان بیاوریم:

1-دنیا پرستی : امان از این که چشم انسان را کور کند وای یعنی انسان دیوانه می شود و وابسته

2-ماده پرستی : دچار شوی همه چیزت را باختی.

3-هواپرستی : مثل باتلاقی می ماند که باید چندین نفر کمکت کنند البته اگر کمکت کنند.

نکات پایانی:

ریشه تمام گناهان و خطاهای ما انسان ها بر می گردد به شرک! یعنی چی؟!

یعنی گناه و معصیت ان است که انسان موجودی غیر خدا را اطاعت کند، به گونه ای می توان گفت مورد فرمان او مورد رضایت خداوند نباشد. بنابراین این موجود می تواند شیطان، هوای نفس، یا انسان های سرکشی که دیگران را به گناه می کشانند این بدترین چیز است. دوست رسد نکوست ولی دوست داریم تا دوست !

حقیقت گناه چیزی نیست جز سرپیچی از فرمان خدای یگانه و توانا و از این رو می توان به صراحت گفت منشا همه وسوسه های شیطانی سرپیچی از فرمان خدا است همین کار باعث می شود دامانش به گناه و سرپیچی از فرمان الهی الوده شود.

هیچوقت گول صحبت های انسان های شکست خورده را نخورد قبل از هر کاری فکر و فکر و فکر کنید قدرت تفکر و انالیز ذهنی بسیار سریع داشته باشید مثل رانندگی! اری مثل رانندگی کردن اگر باهوش و تیز نباشید قافیه را باختید شیطان هم همینطور است اگر یک لحظه غفلت کنید دیگر کارتان ساخته است.

پروردگارا کسیکه در دامان تو پناه گرفت
طعم بی‌پناهی را نمی‌چشد
وهرکس که مددازتو گرفت
بی‌یاور نمی‌ماند...

آنکه به تو پیوست
تنهانمی‌شود...

الهی در سختیها
قرارم باش...🌹

Good Luck

morteza pakniyat

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۶ ، ۲۱:۰۳
مرتضی پاک نیت