اصلا مرگ چیست؟
هر انسانی با شنیدن این جمله کمی ترس در وجودش پدیدار می شود.گاهی اوقات انسان ها تا این جمله را می شنوند کمی به کارهایی که کرده اند،فکر می کنند،ایا واقعا مرگ ترسناک است؟ایا اصلا در این دنیای بزرگ یا در شهرهای بزرگ تر کسی به مرگ فکر می کند؟چرا انسان ها انقدر راحت دروغ می گویند،یا مثلا در معاملات ماشین یا خرید و فروش انقدردروغ و قسم جلاله می خورند؟صداقت کمرنگ شده است هیچ کس راست نمی گوید کسانی که می خواهند پول بیشتری در بیاورند با صداقت کمتری روبه رو هستند.
دنیا واقعا به کجا پیش می رود،شاید کسانی که به مرگ بیشتر فکر می کنند پای خودشان را از خط قرمز ان ورتر نگذارند.
روایت مرگ چیست؟گاهی اوقات انسان در لحظه مرگ زمانی که قلبش از تپش باز می ایستد و مرگش فرا می رسد،و پس از اینکه روحش از جسمش خارج شد.ابتدا به یک حالت ارامش و اسایش گسترده و عمیق خواهد رسد.
مثلا کسانی که به کما می روند و لحظه ای ارتباط ان ها با این دنیا قطع می شود.و بعد که به این دنیا باز می گردند فقط و فقط کارهای خوب انجام می دهند.اصلا طرز فکرشان کاملا عوض می شود و فقط می خواهند خوبی کنند،چرا ما اینطور نباشیم!طوری زندگی کنیم که فردا هم مرگ به سراغ ما امد اصلا نترسیم و خیلی هم خوشحال باشیم.
اری پس کلیه دردها و رنج ها بعد از اینکه مرگ به سراغ ما می اید،به یک باره ناپدید می شود.و یک فروغ تابنده اطراف روح انسان پدید می اید.روح تا مدت کوتاهی در کنار جسد بی جان خود باقی می ماند.
در اولین لحظات مرگ از بالا یا کنار به جسم بی جان خود و کسانی که در کنار جسم بی روح او هستند می نگرد.این منظره برای روح بی ارزش است و حتی جسد روح نیز برایش بی تفاوت است زیرا پس از مرگ برای اغلب روح ها انچه بر سر جسمشان می ایدزیاد مهم نیست.
یک نکته:در خیابان های پر رفت و امد و شهرهای شلوغ و خلوت و همچنین شرکت ها و در کل کره زمین به این بزرگی چرا دروغ،حسد،کینه،دشمنی،بدرفتاری،خودارایی،و کلا چرا انقدر ما انسان ها وظیفه ای که در مقابل دین داریم را به درستی انجام نمی دهیم!چرا انقدر جوان های ما به دنبال مشروبات الکلی و حتی چیزهایی که انسان را از حالت عادی خارج می کند،چرا وقت گرانبها و زیبای خود را هدر بدهیم.
به جای این ها چرا کارهای خوب نکنیم،در جایی خواندم که جمله خوبی نوشته بود که انصافا باید با طلا نوشت که "جوانی المثنی ندارد"پس پاک بودن در جوانی شیوه ی پیغمبری است،پس کمی مهربان و پاک باشیم،برخورد خود را با اطرافیان خوب کنیم،تا قلب و ذهن و روح ما پاک شود.
گاهی اوقات که با خود در فکر فرو می روم،و کمی تخیل می کنم،می گویم تمامی آدم ها روی زمین که حرکت می کنند.هر کدام یک کوله پشتی دارند که این کوله پشتی برای همه یکسان نیست مثلا کسانی که کوله پشتی اعمال شان خوب است در سمت راست سنگیی می کند.و زودتر از این دنیا می روند،و ان هایی که نتوانستند کوله پشتی خود را پر از اعمال و کارهای خداپسندانه بکنند.کوله پشتیشان سبک است.و مثل باد به این سو و ان سو می روند.هر وقت زیاد به فکر مرگ بودید بدانید که خدا شما را دوست دارد.هر وقت به شما الهام شد که چه کاری را انجام بده و چه کاری را انجام نده و اینکه کدام کار خوب است،و جلوی راه شما سدی شد، بدانید خدا پله به پله با شما است، این یعنی شما از امتیازاتی برخوردار شده اید،که خودتان هم اصلا نمی دانید از کجا امده است،و کم کم روزی شما زیاد می شود.یا اینکه در تمامی کارهایتان موفق می شوید.
پس بعد از مرگ در کالبد انسان چه اتفاقی می افتد؟
1-قلب متوقف می شود.
2-پوست سفت و رنگ خاکستری به خود می گیرد.
3-همه عضلات شل می شوند.
4-مثانه و روده ها خالی می شوند.
5-دمای بدن به طور معمول 1.5 درجه Fدر ساعت شروع به کاهش می کند.
اما نظر قطعی نمی توان داد چون تمامی پزشکان و محققان از همین روش و با در نظر گرفتن دمای محیط زمان دقیق مرگ را تخمین می زنند.
4 ساعت بعد از مرگ مان چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جمعود نعشی:که یکی از علایم تشخیص مرگ می باشد،که بواسطه تغییرات شیمیایی در عضلات بعد از مرگ،باعث می شود که عضلات دست و پا و حرکت دادن ان ها سخت و بسیار سفت شوند.
24 ساعت بعد از مرگ چه اتفاقی خواهد افتاد؟
1-سرو گردن به رنگ ابی مایل به سبز در می اید.
2-رنگ ابی مایل به سبز در حال گسترش به بقیه بدن است.
3-اکنون بوی شدید فساد بدن را می توان استنشاق کرد.
4-چهره شخص با تغییراتی رو به رو شده است.
و پس از سه روز :
گازهای موجود در بدن به صورت تاول های بزرگی روی پوست ظاهر می شوند.و بعد بدن شما (ما انسان ها واقعا که هستیم که انقدر غرور داریم!!)شروع به تورم و باد کردن می کند،و مایعات از کلیه منافذ بدن چشم،گوش،دهان،بینی،شروع به خارج شدن می کنند.
و پس از سه هفته:
پوست،مو،ناخن،کاملا سست شده اند و به راحتی می توان ان ها را جدا کرد.
ترک ها و بریدگی هایی در قسمت هایی از پوست پدیدار شده است.این مورد نیز به خاطر فشار گازهای تجمعی زیر پوست می باشد.همینطور تجزیه ادامه خواهد یافت تا انجا که اسکلتی از بدن ما باقی نخواهد ماند.
نکته اخر:
دنای بعد از مرگ،دنیای ناشناخته ای است;زیرا انان که به این سفر رفته اند،مجال بازگشت و یا ارائه انچه دیده اند را ندارند.
بر همین اساس،تنها راه شناخت ما بعد از مرگ گفتار خداوند و یا پیشوایانی است که به درستی سخن انان اعتماد داریم.
پس رفتار و کردار انسان ها در دنیا مشخص کننده وضعیت ان ها در قبر خواهدبود.
دنیا مزرعه اخرت است...
موفق باشید.