چگونه دکترای مهندسی کامپیوتر بگیریم؟ یا نه اینکه اصلا هر ادمی می تواند دکتر شود؟ مثلا یک بنده خدایی را که دکتر صدایش می کنند ایا به همین راحتی هست؟! اکثرا دانشجویان ما در لیسانس یا فوق لیسانس می خوانند و دیگر ادامه نمی دهند، یا اینکه می روند پی زندگی خودشان ماشین و کار و خانه ولی ما می گوییم علم پایانی ندارد هر کسی هم دکتر نمی شود.
بنابراین هر چقدر هم ما را راهنمایی کنند پسرم دخترم عزیزجان درست را بخوان تا خود انسان عشق و علاقه دقت کنید نکته کلیدی اینجاست (عشق و علاقه) نداشته باشد به درسش بی فایده است وقتی به ان درک رسیدید که انسان عاقلی شدید و می توانید همه چیز را درست انتخاب کنید و علاقه زیادی داشتید و به راه راست رفتید این یعنی علم در وجود شما جوانه زده است، یعنی اینکه شما باید خیلی از علایق خود را حذف و برنامه ریزی دقیقی داشته باشید تا بتوانید موفق باشید. البته این را هم بگویم یکی سری ها هم هستند که دانشگاه می ایند و زمانی که سوال می کنی چرا به دانشگاه می ایی و با اینکه کار داری می گویند فقط برای مدرکش و یا افزایش حقوق و نمره پاسی! این دسته را اصلا نمی توان هیچ فکری در موردشان کرد و باید متاسف شد، یک سری از دوستان بنده بودند که اصلا هیچ درسی را که گوش نمی کردند که هیچ دیر هم می امدند و زود هم می رفتند بعید می دانم این گونه افراد دکتر شوند ابی از این مورد ادم ها گرم نمی شود البته درس خواندن هم سختیه خودش را دارد کو ان روزهای کارشناسی ما از ساعت 5 صبح بیدار می شدیم و راه دور و دراز را رانندگی می کردیم نه صبحانه ای نه نهاری فقط باید می نوشتیم و گوش می کردیم و تمرین کلاسی و کلی سختی ها و مشکلات دیگر، بله یه همین راحتی ها هم نیست این نکته را هم بگویم که ما از همان ابتدای دیپلم یک معلم داشتیم در دبیرستان که به ما گفت "هر کدوم شما هر کاره ای می خواهید بشید پشت کتابتون بنویسید" و من نوشتم من می خواهم یک مهندس کامپیوتر شوم! و همان شد که شد و عینا هم اتفاق افتاد و تا به الان ما به اینجا رسیدیم البته با توکل به خدا این را در خاطر داشته باشید خداوند علم را به هر کسی نمی دهد! فراموش نکنید علم چیز گرانبهاییست یعنی یک گنج کامل نه پاک می شود نه از بین می رود و نه حتی قدیمی می شود و اینکه روز به روز گسترده تر می شود و به روز تر حالا حیف نیست که از ما بپرسند وقتت را در چه راهی صرف کرده ای ؟ و جوابی نداشته باشیم....همین اقای احمدی نژاد خودش انقدر سختی ها و مشکلات کشید تا دکتر شود برید تحقیق کنید انقدر ادم ها بودند که با مشقت و سختی دکتر شدند.....هنگامی که من این جملات را می نویسم اشک از چشمانم جاری می شود... که چرا این همه جوان های زرنگ در شکور به سمت اعتیاد و و و و خیلی کارهای دیگر می روند چرا راه خود و همچنین جوانی و زمان خود را هدر دادند؟ ولی بعضی ها مانند ما از همان موقع تصمیم گرفتفتند روی پای خود بایستند و تمامی هزینه ها و مشکلات را به جان بخرند ولی شکست ناپذیر باشند. ان مع العسر یسرا ! یقینا و قطعا هر سختی با اسانی همراه است....بله زمانی که شما شب تا صبح می شینید چندین ماه کنکور می خوانید ....زمانی که صبح تا شب که مطالعه و درس و نویسندگی می کنید و شب های امتحان و همچنین این استرس های فراوان و دیر یا زود شدن ها همگی نتیجه دارد شک نکنید اگر درس خواندید و ضرر کردید تا حالا کدام ادمی رو که دکتر شده دیدید بیکار بماند یا بنالد یا بگوید من هیج جا کار پیدا نکردم کدام یک ؟! یک روز پای صحبت های یک شخصی نشستم که می گفت شخصی بیکار است و درس بی فایده و هیچ کاری از پیش نمی برد و فقط دهن پر کن هست و به درده هیچ جا نمی خورد! ما گفتیم دوست عزیز این طور نیست شما هر بذری را بکاری و به ان برسی یا یک درخت سیب را اگر هر روز به ان به موقع اب بدهی و به ان برسی مگر می شود به شما ثمر یا میوه ندهد نه می شود چطور شما یک بذر افتابگردان را می کارید بعد از مدتی شما گل ها و بوته سبز و زرد رنگ و تمامی تخمه هایش را مشاهده می کنید درس خواندن هم همینطور است تماما خداوند هم می گوید از تو حرکت از من برکت شما تلاش و کوشش بکنید سعی کنید باور کنید اگر عاشق علم باشید خداوند صدبرابر ان را می دهد. اگر به ما باشد که درس بخوانید این نصیحت نیست یک راهنمایی از برادر شما همین. اگر بدانی که چقدر یک چیز را یاد میگیری و به ان علاقه داری شیرین است و تو را به کجاها که نمی برد مثلا ما بعد از دیپلم وارد دانشگاه شدیم انقدر اشتیاق داشتیم گفتیم بذار کاردانی را بگیریم برویم لیسانس و همینطور امدیم تا فوق لیسانس و همینطور ادامه دار شد و دست نکشیدیم البته این را هم بگویم علمی را که شما را یک ذره به خدا نزدیک نکند بی فایده است باید انقدر علوم و احادیث قرانی را بخوانید تا بفهمید چقدر این نظام هستی روی قاعده و قانون هست حتما یک بار تفسیر بخوانید حتما یک بار قران را کامل بخوانید واقعا در همه کارها کمک می کند. سعی کنید وقت بگذارید برای درس خواندن یا درس یا کار ؟ ولی از یعضی ها که می پرسی هزاران دلیل برای خودشان دارند مشکل دارم یا نمی توانم و از این جور صحبت ها یکی از دوستان بود که ما همینطور نشسته بودیم در کتابخانه پرسیدم چرا درس خواندی ؟ گفت می خواهم مدیر شوم...پرسیدم خوب اگر مدیر شدی بعدش چی ؟چه کاره می خواهی بشوی گفت خوب شورا بشوم و بعد هم می خواهم چندین خانه و اپارتمان در تهران داشته باشم گفتم خوب بعد از این ها چکاره می خواهی بشوی دیگر هیچ پاسخی به ذهنش نیامد گفت دیگر هیچ پیری و مرگ ولی جواب من این است همه کارهایمان "برای امام زمان"باشد کسی که دیدگاه امام زمانی دارد به هیچ وجه شکست نمی خورد و در همه امورش موفق می شود. پس طوری باشد که مردم را به مطالعه دعوت کنیم هر چقدر علم مردم بالا باشد جامعه پیشرفت می کند مثلا شما اگر دکتر باشید و با یک دکتر خانم ازدواج کنید یا نه فوق لیسانس مطمئن باشید شخصیت نوع زندگی و همچنین اداب و منطق و همچنین زندگی موفق تری را دارید همچنین بچه شما هم به همین صورت در نسل های بعد حالا اگر در یک نسل ناراحتی و کلی دعوا و مشکلات وجود داشته باشد تمام به چندین نسل انتقال پیدا می کند پس علم نه تنها شان وشوکت و عزت شما را در جامعه بالا می برد در زندگی و در کنار دوستان اشنایان و اقوام و فامیل هم شما از درجه و مرتبه بالاتری برخوردار هستید. توصیه من به همه دانشجویان این است که دقیق و کامل هر مبحثی را در دانشگاه یاد بگیرید و همیشه یادداشت کنید "با نوشتن علم را اسیر خود کنید" همیشه یک قلم و کاغذ و حتی ظبط کنید تمامی صحبت های کلاسی استاد را ! بازیگوشی را کنار بگذارید در دانشگاه و هیچ وقت دیر به کلاس نروید استاد واقعا ناراحت می شود ولی به روی خودش نمی اورد یا مثلا هیچ وقت با گوشی صحبت نکنید یا گوشی خود را روی سایلنت بگذارید ما یک استادی داشتیم "همه گوشی ها را اول کلاس در سبد جمع می کرد" ولی من ان کلاس را گوشی نمی بردم باور کنین چون درس ساختمان داده درس شیرینی بود به همین دلیل گوشی را نمی بردیم و همین باعث شد که روز به روز موفق تر شویم باز هم دست از علم بر ندارید "بله یک سری ها خیلی پولدار هستند و برای خوش گذرانی به دانشگاه می ایند" ولی شیرینی اینجاست که شما کشاورزی را ببینید که از شب تا صبح پای زمین خود می ایستد و اینقدر به ان می رسد و در نتیجه وقتی روی بیل خود تکیه داده و محصول خود را برداشت می کند چقدر خوشحال می شود انصافا که چه کیفی می دهد ولی همه چیز مثل یک غول چراغه جادو باشد حاضر و اماده بی فایده است مانند یک دانشجو که خواهرش فیزیک را خوانده بود و همه ان کتاب ها و جزوات را به خواهرش داده بود و او هم جلو جلو خواننده بود و می امد یک نمره میگرفت و می رفت اگر اینگونه به نتیجه می رسید و علم اگر این باشد که هیچ اگر واقعا سختی این مدلی باشد که هیچ پس یادگیری کجا رفت فردا شما بخواهید استاد شوید چقدر بد است که بار علمی یک استاد پایین باشد و از روی کتاب ان چیز را بخواند و بیاید به دانشجویان بگوید به نظر من که هیچ لذتی ندارد ...
چقدر قشنگ چقدر زیبا"علم نعمتی است که بی جان کندن ندهند و بی رنج نیاید. و هر چیز که عزیزتر باشد در او رنج بیشتر باید بردن"
یعنی رنج و سختی در تک تک درس هایی که می خوانیم چرا نرویم انقلاب کتاب بخریم !چرا پول برای چیزهای بی ارزش داریم ولی پول برای خرید چندین کتاب نداریم یا سی دی های اموزشی خود من همیشه یک کتاب درسی یا مرتبط کامپیوتری هر چند روز یک بار از انقلاب تهران خرید می کنم یا به کتابخانه می روم و کلی کتاب از انجا به امانت می گیرم بدانید چه لذتی دارد.... دکتر حسابی حتی در دورانی که روی تخت بیمارستان هم بود کتاب می خواند. چرا؟ چون برنامه ریزی کرده بود شما هم برنامه ریزی کنید چرا کار نیست همین نگارش جزوه های درسی درست است زمان زیادی می خواهد ولی می شود برای فروش گذاشت یا تدریس و اموزش ویدیوهای اموزشی و اپلود کردن ان به صورت فصلی در اپارات! این همه کار پژوهشی و علمی ! هر چند هفته یک بار مقاله نویسی و ثبت در کنفرانس های معتبر و نوین و بین الملی که هر کدام امتیاز خودش را دارد....بله باید رنج کشید...حالا علم و عبادت در کنار هم چقدر گسترده و زیبا می شود از یک سو علم از یک سو عبادت خالصانه و خواندن کتاب های فلسفه و منطق و علوم قرانی که یک دانشجو یا استاد باید یاد بگیرید یا مطالعه کند.
"جمله ای زیبا "کتاب غذای روح بشر است""
همانطور که جسم ما به غذا احتیاج دارد روح ما هم به غذا احتیاج دارد که یکی از ان ها کتاب است یا عبادت و انجام واجبات و مستحبات به این فکر نباشیم که دکترا گرفتیم همه چیز تمام است و دیگر هیچ ...
قرآن
کریم تا آنجا به تحصیل علم و دانش اهمیت قایل شده که مسلمانان را ملزم
مى سازد که همه در میدان جنگ شرکت نکنند، بلکه گروهى بمانند و معارف اسلامى
را بیاموزند.
«و ما کان المؤمنون لینفروا کافّة فلولانفر من کل فرقة
منهم طائفة لیتفقهوا فى الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلّهم
یحذرون» توبه، 122
به به چقدر زیبا و قشنگ...که ادم دوست دارد مدام این ها را با خط خوش بنویسد و چاپ کند....و مدام تلاوت کند...
*تقرّب به خداوند متناسب با درجات علم :
«یرفع اللَّه الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات» مجادله 11
خداوند
متعال کسانى را که از علم بهره دارند درجات عظیمى مى بخشد اگر براى مؤمن
درجه است، براى مؤمن عالم درجات خواهد بود. منظور از بالابردن درجات قطعاً
بالا بردن مکانى نیست بلکه بالا بردن از نظرمقام قرب پروردگار است.
*نام راسخان در علم کنار نام خدا :
«و ما یعلم تأویله الاّ اللَّه و الراسخون فى العلم یقولون امنّا به» آل عمران، 7
حقایق قرآن را جز خداوند و راسخان در علم نم ىدانند.
موفق باشید.