مرتضی پاک نیت

بلاگ تحقیقاتی و علمی و پژوهشی...

مرتضی پاک نیت

بلاگ تحقیقاتی و علمی و پژوهشی...

مرتضی پاک نیت

این بلاگ حاصل 10 سال تجربیات بنده هست، به همین دلیل تحقیقاتی و پژوهشی بوده، و برای دانشجویان و کاربران عزیز و گرامی جهت رشد و شکوفایی علم و علم اندوزی ایجاد گردیده است.

با مدیریت: مرتضی پاک نیت

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۸ - زهرا محمودی
    احسنتم
نویسندگان

۷۱ مطلب توسط «مرتضی پاک نیت » ثبت شده است

چکیده:

بتازگی امنیت و حریم خصوصی به یکی از نگرانی​های اصلی تبدیل شده که مانع توسعه شبکه​های تک کاره خودرویی (VANETs) است. در این مقاله یک کنترل دسترسی با طرح تائید اعتبار برای پیام​های منتشر شده در شبکه​های تک کاری خودرویی را پیشنهاد می​کنیم. در این طرح یک نام مستعار با امضای مبتنی بر هویت (IBS) گنجانده­ایم، که نه تنها می​تواند پیام​ها در ارتباطات خودرویی را تائید اعتبار کند، بلکه حریم خصوصی تولید کننده​های پیام را نیز حفظ می​کند. وقتی خودروها پیام​های زیادی دریافت می​کنند که باید در کوتاه مدت تائید اعتبار شوند، از تائید اعتبار دسته­ای برای بهبود بازدهی انتشار پیام بهره می​گیریم. سپس رمزگذاری مبتنی بر ویژگی خط مشی متن رمزی  (CP-ABE) را بکار می​گیریم که سرویس کنترل دسترسی را برای تنظیم ساختار دسترسی آسان و انعطاف پذیر برایِ خودروهای خاص در ارتباطات شبکه​های تک کاری خودرویی فراهم می​کند. نتایج آزمایشی نشان می​دهد که طرح پیشنهادی در تائید اعتبار و کنترل دسترسی برای ارتباط خودرویی در شبکه​های تک کاری خودرویی کارآمد است.

مقدمه:

شبکه​های تک کاری خودرویی (VANETs) به عنوان ستون فقرات توسعه سیستم حمل و نقل هوشمند (ITS) در نظر گرفته می​شود، که سکویی برای کاربرد میان خودروها در جهت بهتر کردن ایمنی رانندگی و بازدهی حمل و نقل، تامین کمک برای راننده و ... فراهم می​کند. [1]

بتازگی امنیت و حریم خصوصی به یکی از نگرانی​های اصلی تبدیل شده که مانع توسعه شبکه​های تک کاره خودرویی (VANETs) است. اساساً در شبکه​های تک کاری خودرویی دو ابزار ارتباطی وجود دارد، ارتباط خودرو با خودرو (V2V) و خودرو با زیرساخت (V2I). خودروها با این ارتباط​ها می​توانند در هنگام وقوع حادثه اضطراری، پیام​های هشدار بفرستند. اگر خودروهای نزدیک بتوانند این پیام​ها را با تاخیر کمی دریافت کنند، دریافت کننده می​تواند از مزیت داشتن اطلاعات برای اجتناب از موقعیت خطرناک استفاده کند. علاوه بر پیام​های اضطراری می​توان اطلاعات مختلفی مانند اطلاعات مسیر انحرافی، تصادف و اطلاعات ترافیکی را از راه ارتباط خودرو با خودرو و خودرو با زیرساخت منتشر کرد. یک مشکل این است که هر دشمن یا رقیبی می​تواند ارتباط​ها را استراق سمع کند، اطلاعات نادرست به شبکه تزریق کند یا حتی سیستم حمل و نقل را برای انتشار پیام​های ساختگی به خطر اندازد. بنابراین توسعه یک سازوکار ارتباطی برای دستیابی به امنیت و حریم خصوصی مشروط در شبکه​های تک کاری خودرویی لازم است. [2–6]

این مقاله را می توانید از لینک زیر دانلود نمایید.

تائید اعتبار و کنترل دسترسی انتشار پیام در شبکه های تک کاره خودرویی

http://followgram.ir/images/download-icon.png

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۴۵
مرتضی پاک نیت

Secrets of how to get the path to success

 

همه چیز به خود ما بستگی دارد،​ پس هر طور شده باید با یک روش دقیق و اصولی و نقشه ای درست و حسابی برای خود طراحی کنیم و با ان پیش برویم اول هدف بعد شلیک! به قول یگان مخصوص نوپو که مصاحبه ای در یکی از کانال های تلویزیون انجام داد گفت که چه چیزی باعث شده که دقیقا به هدف بزنید و حتی یک درصد خطا نداشته باشید؟ از کجا شروع کردید و چطور به اینجا رسیدید؟ می دانید در پاسخ چه گفت!​ گفت کسانی که به این یگان قدم بر می دارند و برای مصاحبه می ایند ما ابتدا با یک تفنگ بادی به ان ها اموزش می دهیم! خیلی عجیب است تفنگ بادی...گفت بله تفنگ بادی پایه این نوع اموزش و هدف گیری بدون خطا است یعنی 100%، بعد تمرین و تکرار در روز و زمان دقیق و به صورت اصولی! و بعد از یک مدت ان فرد یک نیروی ویژه تمام عیار به حساب می اید و همه فن حریف و اماده.

 هدفی که از نوشتن این مطلب داشتم فقط نوشتن رازهای جزیی و کلی هست انقدر که شاید شما هزاران کتاب و اموزش هم ببینید و تمرین کنید بی فایده است، ولی تنها چیزی که به شما قدرت می بخشد و باعث می شود در مسیر موفقیت قرار بگیرید چیزی نیست جز "مغز" شما هر طور که مغزتان را برنامه نویسی کنید، همانطور پیش می رود مثلا شما اگر به مغزتان یک پلن با شخصیت بدهید یک فرد تحصیلکرده و منظم و خیلی ریزبین و دقیق مغز شما شروع به جستجو کردن و به سوی راه های جدید و مثبت پیش می رود، انگار به سمت کامل شدن دقیقا اینطور تجسم کنید که در ذهن شما کپسول هایی وجود دارد و باید تا 100 درصد پر شود مثلا انرژی + یا منظم بودن یا تحصیلات عالیه....یا خیلی از چیزهای دیگر.

 

فکر می کنید تحصیل بی فایده است،​ ولی اگر نسل را پیش بینی کنید می بینید نه اینطور نیست!​ مثلا شما اگر دکتر یا پرفسور باشید مطمئن باشید بچه های شما هم به همین شکل خواهند بود،​اگر هم نشدند می دانید تربیت درستی داشته اید در قبال فرزندان خودتان، و همینطور این کار به نسل های بعد انتقال پیدا می کند اگر شما هر نوع افکار منفی و پرخاشگری داشته باشید این به نسل های بعد انتقال پیدا می کند مثلا فکر کنید پسر شما پدرش دکتر باشد حالا پزشکی یا غیر پزشکی چقدر زیبا و قشنگ است،​اصلا یک حس خاصی خود انسان دارد چه برسد به دیگران! ایا علمی که ما داریم از بین می رود؟​!​ ایا دکترایی که ما گرفته ایم منقرض می شود یا از خاطرمان تمام اموخته ها از بین می  رود؟! خیر اینگونه نیست هم من می دانم و هم شما پس کمی هم نسل  را در نظر بگیریم همیشه که خودمان نیستیم.

درس خواندن: از ابتدایی شروع و راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه و همینطور که علم اصلا درجه ندارد و هر روز ارتقاء پیدا می کند، نکته اینجاست این وظیفه را اگر درست تمام کردید، اگر اختلالی در این پلنی که به مغز خود داده اید را درست انجام دادید که هیچ. در غیر این صورت مغز شما شکست را قبول کرده و از این به بعد شکست را قبول می کند!​ و یک راه دقیق که شما را به موفقیت می رساند را کنسل و از بین برده اید. می خواهم بگویم وظیفه درس خواندنت را درست انجام بده و به خودت و درونت بفهمان که این پلنی که از هزاران پلن ذهنی خود انتخاب کرده با موفقیت انجام داده ای. و باید قدم بعدی را شروع کنی. 

خیلی شفاف در اطرافیان خود دیده ام که می گویم: دقت کنید یک بنده خدایی بود که خیلی درسش عالی و خوب بود و حتی کلاس های تقویتی هم می رفت ولی بعده ها پس رفت پیدا کرد ان علاقه از بین رفت چرا؟ چون یک پلن ناموفق و نادرست به مغزش داده بود!​ تحصیلات دانشگاهی که وظیفه اصلی ان بود را نتوانست انجام دهد و بعد یک مدت تحصیل را رها و به خدمت سربازی رفت، الان یک مدت از خدمتش که گذشته نمی تواند این وظیفه هم به درستی انجام دهد و می گفت می خواهم ایست خدمتی بزنم و بیایم و دوباره تحصیل را ادامه بدهم چقدر ما گفتیم تحصیلاتت را ادامه بده و بعد به خدمت برو گوش نکرد که نکرد.
دقت کنید هر دانشگاهی اول به شما یک چارت می دهد که طبق ان واحدها را انتخاب کنید اگر طبق ان چارتی که به شما داده اند پیش نروید مطمئنن عقب خواهید ماند. اگر درس نخوانید مطمئنن عقب خواهید ماند. دوستانی هستند که مدام می گویند از درس فایده ای نیست چرا این همه ادم ها درس خوانده اند فایده داشته است! چرا یک نفر که موفق نشده را می گوئیم ولی هزاران نفر که موفق شده اند را نمی گوئیم!​همین کلید کرده ایم روی آن یک نفر ...عجب.

 

وظیفه درست انجام ندادن می شود نتیجه اش ناله کردن، شکایت از این و از ان و بدتر از ان می شود، افکار نادرست به مغز منفی با زیر شاخه های درشت و غول پیکر که حذف ان ها از مغز ساده نیست.

پس بی توجهی کردن به یادداشت های ذهنی خود مساوی است با شکست.

Secret :"هر روز با خودمان فریاد بزنیم من موفق می شوم." نه اینطور باشد که بگوئیم یک فردی که دکترای جامعه شناسی دارد به هیج جا نرسیده است و من رسیده ام این یعنی منفی بودن و بعد تر در مرداب رفتن و در امدن سخت و یا کمک گیری از چند نفر که غیر ممکن است پس همیشه از براوردن جمله های مثبت بر زبان احساس خوشایندی به ما دست خواهد داد. به هر کاری که می کنید عشق بورزید حیف کاش می توانستم به بعضی ها این معنی عشق ورزیدن را بفهمانم که جنون علم یا تحصیلات یا بیشتر یاد گرفتن و مدام در تحقیق و پژوهش بودن یعنی چه که هر چقدر هم بگوئیم باز بعضی ها حرف خودشان را می زنند، آی من از رشته ام خوشم نمی اید، اگر نمی اید پس چرا رفتی اگر دوست نداشتی یا به حرف دیگران رفتی چرا گوش دادی راهنما نداشتی یا کسی نبود بگوید علاقه ات را که دیگر کور نکرده بودند پس بببینید همه چیز به خود ما بستگی دارد. پس منطق می گوید همیشه در پی اموختن باشیم.این ها را ملکه ذهنتان کنید. که شما را در بهترین وضعیت ممکن قرار خواهد داد.

Secret : همیشه با خودت تکرار کن که بهترین هستی و از پس هر کاری بر می آیی و کاری نیست که انجام ندهی مانند اچار فرانسه همه کاری انجام می دهد و به همین خاطر همه دوستش دارند و فروشش بالا استیا خدایش رحمت کند ان "محمد علی کلی" می دانید چه چیزی می گفت در مصاحبه اش گفته بود هزاران بار با خودم می گفتم هر روز "در این دنیا هیچ کس بهتر از من نیست"

میلیون ها ادم در کره زمین هم می گویند او نابغه است و همتایی ندارد. هر کسی از اعضای خانواده یا دوستان که شما را دست کم می گیرد گوش ندهید بعضی ها حسادت خود را نشان می دهند یا در اوایل یا در اواخر یا در طول کار در هر زمان و هر مکان نمایان و شفاف می شود اصلا کندو کاو نمی خواهد. پس فاصله گرفتن بهترین شیوه است.

Secret :استعدادهایت را در دوره کارشناسی یا ارشد یا دکترا کشف کن،​ باعث می شود تمایز پیدا کنی و مثل یک جت فاصله داشته باشی از دیگران همین نویسندگی اگر مدام ان تمرین کنی مطمئن باش یک نویسنده قهار خواهی شد. البته صداقت باید داشت در تمامی کارها چون با صداقت به پیروزی خواهی رسید چیزی هایی که با ان رسیده ای را بنویسی تا دیگران از ان لذت ببرند و استفاده کنند. همین خودش می شود در اینده یک درامد عالی برای شما نویسنده چندین کتاب می شوید و کتابهایتان فروش می رود مانند کلی از نویسنده های موفق که شرکت دارند یا الان برای خودشان در جهان شناخته شده اند.

Secret :ویژگی منفی در خودتان پرورش ندهید ما یک دوست داریم هر سری که با این بنده خدا ملاقات می کنیم مدام منفی مدام بد و بیرا آی مدرک چه به دردی می خورد الان مثلا من لیسانسه چه فایده ای دارد چه کاری دارم ببینید و غیره.... خود این ها شما را عقب نگه می دارد و ذهن مدام این افکار را دیکته کرده و نشخوار فکری راه می اندازد شب و روز باید در استرس باشید و عصبانیت. حالا یکسری ویژگی های منفی در روزمره که تمامی ما اغلب با ان ها رو به رو می شویم را نام می برم:

1-ترس: عامل تمام نرسیدن به اهداف قرار گیری در دو راهی

2-عصبانیت: مکررا ادامه پیدا کند، باعث شکست های پی در پی می شوید، و با هر مخاطبی عصبانیت خود را بروز می دهید. پس صبور باشیم. یکی از فامیل های نزدیک ما همین گونه است اگر چند دقیقه با ان مدام صحبت کنی و بحث بلافاصله عصبانی می شود و از کوره در می رودو و سریعا باید بحث را قطع کنیم. همینطور مکان را لبخند

3-سرخوردگی: عاملی است که اکثرا در نوجوانان یا جوانان در خانواده توسط افرادی چون برادر یا خواهر یا یکی از بستگان نزدیک رخ می دهد، ما یک رفیق داشتیم بنده خدا برادر ایشان انقدر این دوست ما را سرخورده کرده بود همه کارها را با عجله انجام می داد اصلا یک وضعی باید می دید که چه حالتی پیدا می کند برای انجام کاری .

4-توجیه کردن: هیچ وقت دچار این عارضه نشوید که عواقب بدی به دنبال خواهد داشت.

5-بی اعتمادی به خود: تا اخر عمر با شما باقی خواهد ماند.

6- عدم توانایی در تصمیم گیری: حتی نمی توانید زندگی مشترک خود را شروع کنید افراد زیادی دوره بنده هستند که همین کار باعث شده تا 33 سالگی پیش بروند و ازدواج نکنند اگر ضعیف باشید به ضلالت و گمراهی در زندگی کشیده خواهید شد و گریبان اطرافیان یا نزدیک ترین افراد خانواده تان را در بر خواهد گرفت. تجربه ثابت کرده است و بنده به عینه دیده ام.

7-باور اینکه بد شانس افرین شده ام:​ اصلا جایز نیست این  چه جمله مزخرفی است واقعا ان را قبول ندارم. چون یک درصد هم این طور نیست.

و اما برویم  سر اصل مطلب ویژگی مثبت: مثل منجنیق زمان جنگ می ماند شما را به کجاها و به چه جاهای جدیدی که پرتاپ نمی کند;

1-اعتماد

2-امیدواری

3-باثباتی

4-توانایی

5-برنده بودن

موردهای عالی و طلایی همیشه قاب کنید و ان ها را به دیوار اتاقتان بزنید.

یک داستانی را بگویم:​ زمانی که به دفتر دکتر برای انجام یک مقاله و ثبت ان رفتم به خودم فهماندم من می توانم از پس این کار بربیایم و توانایی انجام ان را دارم و از این کار برنده بیرون خواهم امد،​می دانید چه شد یکی از روزها همینطور که مقالات زیادی را مرور می کردم صبح بر سر کلاس رفتم و استاد گفت باید یک مقاله ارائه بدهید و انجا بود که گفتم من می توانم یک مقاله ناب و برتر ارائه بدهم پرسید چجوری می خواهی مقاله را ترجمه کنی و ارسال کنی!​گفتم خیر باید یک روش پیشنهادی داد و ان را اثبات کرد،​ گفت عجب خوب انجام بده و گواهی مقاله ای که داده ای را برای من ارسال کن،​ همین کار باعث شد بنده چندین ماه تحقیق و پژوهش کنم و عملی کارم را اثبات کنم،​ و برسم به ISI​ که این همه می گویند ISI چیست چقدر سخت هست؟ اصلا سخت هست با خودم سر کلاس فکر می کردم من می توانم این کار را انجام دهم یا نه ؟نتیجه اش شد مقاله ای بدهیم که به درد کشور ایران و سربلند بخورد یعنی از ان استفاده کنند و حالت تئوری نداشته باشد و پژوهشی باشد نه مروری. چند روزی گذشت و با کلی سرسختی توانستم مقالات زیادی را ارائه بدهم به صورت سخنرانی اتفاقا تقدیرهای زیادی هم به عمل امد که برای سخنرانی بروم ولی به دلیل مشغله کاری نشد. تنها نکته اصلی می دانید کجا بود؟​ استاد گرامی و عزیز به من یک راه نشان داد مقاله نویسی که خودش دنیایی است و تجربیات زیادی می خواهد و باعث می شود هم درجه علمی کشور بالا رود و هم دانشگاه.

حتی می گفت با این کار تو می توانی کتاب هم چاپ کنی یا مقاله ISI ​هم بدهی می دانید همین یک جمله باعث شد ما حتی در اینده نه چندان دور به سمت ساخت موشک هم برویم یعنی تئوری ساخت یک موشک را به صورت مقاله در بیاوریم.لبخند

گواهی دریافت شده: از سمت دبیرخانه و برگزاری کنفرانس خدا می داند زمانی که از پست تحویل گرفتیم چه خرسندی و نشاطی داشتیم البته گواهی های زیادی دریافت کردیم ولی دو تا از ان ها را تصمیم گرفتیم که بگذاریم. تا این ویژگی ها را به نمایش بگذاریم./همه چیز به خودمان بستگی دارد/

گواهی مقاله کنفرانس

"سپاس بیکران از پروفسور علی بهفروز و پروفسور اقای محمد حسن فتحی نسری"

البته بعد از اینکه گواهی دریافت گردید یک کتاب هم برای ما ارسال شده بود، که چکیده ای از مقاله در ان چاپ و تحویل داده شده بود.

هیچ چیزی ما را انقدر خوشحال نمی کرد،​ البته به دلیل این که اولین مقالاتی بود که ارسال شد و نتیجه گرفتم در اینجا قرار دهم،​چون شور و اشتیاق عجیبی داشتیم سعی می کنم مقالات دیگر را در اینجا قرار بدهم برای مطالعه شاید بعضی از دانشجویان بخواهند از ان استفاده کنند.

شاید هزاران نفر باشند که مقاله داده باشند ولی این را بدانید کاری که خودتان انجام داده اید و نتیجه گرفته اید یک چیز دیگر است،​مطمئن باشید خیلی با هم فرق داد.

Secret : حتما سعی کنید میز مطالعه زیبایی داشته باشید و هر چند ماه ان را تغییر دهید یک میز کار مهندسی عالی که خودتان صبح بلند می شوید از پشت نشستن ان لذت ببرید،​انقدر که مغز شما عادت کند به پشت میز نشستن و انجام کارهای تحقیقاتی و پژوهشی، یا یک کتابخانه عالی برای خود ترتیب دهید و تمامی کتاب های درسی و غیر درسی و دانشگاهی را در ان قرار دهید. یا امروزه همه در خانواده هایشان یک ماشین را در خانواده دارند که سی دی ها یا نوارهایی را در ماشین خود بگذارید که جنبه مثبت داشته باشد نه یک سری اهنگ و وقت تلف کردن چیزی که به معلوماتتان بیفزاید.

در طول زندگی سعی کنید در کنار ادم های خوب قرار بگیرید،​خود بنده به این شکل هستم چندین دوست خوب را در این چند سال برانداز کرده ام و به عنوان دوست برتر انتخاب کرده ام،​که از لحاظی بسیار عالی هستند در مسافرت ها یا تحصیلات یا اخلاق و رفتار،​ حتما آیین دوست یابی و تاثیر گذاری ان را کتابش را بگیرید و بخوانید نویسنده ان دیل کارنگی است.

Secret : اخرین رازی که باید همیشه در خاطرتان باشد این است چگونه نام خود را در تحصیلات و علم بر سر زبان ها بیاندازید؟ انقدر که دیگران به شما اعتماد کنند و به شما به عنوان یک الگو نگاه کنند یا اینکه طوری باشید که علمتان هر روز در حال پیشرفت و اموختن است.

1-بیشتر تحقیق کردن : به هر مشکلی یا ایرادی خبرخورد کردید تحقیق کنید حتی خمیر دندانی که استفاده می کنید یا اکثرا مریض می شوید یا خیلی از کارهای خصوصی که انجام می دهید بنده در مورد چیزی که ندانم چندین روز تحقیق می کنم حتی شده با وب سایت هایی که انلاین مکاتبه می کنند این کار را انجام می دهم. حالا دینی یا عقایدی یا مشاور تحصیلاتی و خیلی چیزهای دیگر از جمله روانشناسی .....

2-زیرک تر باشید:​اصلا مومن باید زیرک باشد و بتواند از پس هر کاری بر بیاید.

اگر عاشق کارتان هستید با اطمینان می گویم،​به راحتی می توانید از تمام قابلیت های خود استفاده کنید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۴۸
مرتضی پاک نیت

اعداد فرانسوی همراه با تلفظ فارسی

قبلا در مطالبی که گذاشته بودیم، عرض کرده بودیم، که زبان یکی از ارکان اصلی در همه رشته​ها و گرایش​ها می​باشد، شاید در دوران دانشجویی یا سن بسیار پایین و خامی و کامل نشدن عقل ندانید، که چه تاثیراتی و موفقیت​هایی را زبان خواهد داشت، بنده به این نتیجه رسیده ام، که انسانی که چندین زبان بلد نباشد بی سواد است به نوعی، ولی شما هر زبانی را بیاموزید مطمئن باشید که به کار خواهد امد، خیلی وقت پیش که ما به کلاس های زبان که دوست عزیزمان گفت نرفتیم، و حالا چوبش را میخوریم و کلی حسرت که چرا نرفتیم و شرکت نکردیم، حالا هم افتاده​ایم در رفت و امد این کلاس زبان​های انگلیسی و فرانسه و المانی. راستی این را بگویم چندی پیش دوستی داشتیم که قصد سفر به خارج از کشور کانادا و فرانسه برای تحصیل و کار داشت که گفته بودند باید زبان ها را مسلط باشی که افتاده بود دنبال یادگیری! می گفت شما تافل یا زبان مخصوص ان کشور را بلد باشید و یا مدرک تخصصی و بین المللی ان را داشته باشید، مطمئنن خیلی جلوتر هستید،​که اگر شما به سفارت فرانسه یا سفارت های دیگر فرقی نمی کند، بروید!لبخند اگر زبان فرانسه شما عالی باشد و بتوانید با کسی که با شما مصاحبه می کند برای اینکه ویزا و مجوز اقامت دریافت کنید بیشتر از اینکه روی پولی که شما قرار است برای ضمانت بگذارید، ​روی زبانی که شما بلد هستید متمرکز و زوم می کنند. که وجهه بسیار عالی دارد البته مزایای زیادی هم  دارد مثلا ترجمه یا استخدام در سفارت ها یا شرکت های بین المللی​! پس سعی کنیم اول انگلیسی و بعد فرانسوی و بعد المانی و دو زبان دیگر را بیاموزیم و خوب ان را درک و صحبت کنیم. چون هر چقدر هم شما مدرک داشته باشید مکالمه نتوانید بکنید بی فایده است و خودتان هم سر خواهید شد باید ویدیوهای اموزشی تقویت زبان را خریداری یا هر روز با چند تن از اعضای خانواده مکالمه کنید اشکالی ندارد ان ها بلد نیستند ولی شما صحبت کنید یا کتاب هایی را در خصوص زبان از انقلاب تهران خریداری کنید مطمئن باشید علاقه، موفقیت و ثروت را به همراه دارد خیلی این ها را تکرار کردم ولی گوش بعضی ها انگار گرفته شده و نمی خواهند قبول کنند.لبخند

البته اول باید برای اموختن زبان به موسسه ای بروید که هم معتبر و هم استاد پخته و حرفه ای داشته باشد، استادی که به ما زبان فرانسه را می اموخت خودش چهار سال در دانشگاه دولتی کارشناسی زبان فرانسه داشت(4 سال یا واحدهای درسی کاملا تخصصی و عمومی و پایه ای زبان فرانسه) و خیلی ریزبین و دقیق حتی روی آواها و معانی و قاعده و مکالمه و درک مطلب دقت بالایی داشت، که می گفت ما فقط در سال 83 یا 84 شاید 10 واحد یا کمتر یا بیشتر فقط اواهای زبان فرانسه را پاس کرده ایم با این مدت که از کارشناسیش می گذشت، هنوز هم ان زبان را فراموش نکرده بود و مثل خود فرانسوی ها مکالمه داشت. حالا شما فکر کنید، مثلا یک استادی باشد که یک مدرکی گرفته و امده به ما زبان فرانسه بیاموزداخم این جا یک جمله در ذهن خطور می کند"این کجا و آن کجا". کلی تفاوت دارد کسی که زبان را از پایه اموخته و کسی که در یک دوره کوتاه مدت مدرک یک زبان را بگیرد ایا یکی هستند؟ چون دروس دانشگاهی قاعده و قانون دارد تا مهارت در یک موسسه و اموختن ان! دقت کنید یک بنده خدایی بود که 12 ترم زبان انگلیسی را در یک موسسه رفته بود، ولی باز هم ضعیف و مکالمه خوبی نداشت چون انگلیسی خودش یک دنیایی است و انقدر لهجه های متفاونی دارد که اصلا ادم گاهی اوقات متوجه نمی شود اگر این طور بود که هر کسی می رفت در موسسه ای به دنبال مهارتی و ثبت نام می کرد و مدرک زبان می گرفت ولی دانشگاهی که ثبت نام می کند و شما کنکور می دهید و وارد دوره 4 ساله زبان انگلیسی می شوید واحدهای مربوط به زبان را باید پاس کنید که بسیار دقیق و تخصصی هست و حتی واکاوی بعضی کلمات که چطوری هستند و چگونه باید یاد گرفت.

پس هیمشه و در همه حال سعی کنید از اوقات فراغت و زمان طلایی که دارید، یک برنامه منظم و دقیق برای خود تدارک ببینید که یکی از ان ها زبان باشد، حالا تخصصی یا عمومی ولی هیچ وقت از زبان دور نشوید که رکن اصلی در مصاحبه دکتری می باشد. مخصوصا اساتیدی که مصاحبه میی کنند زوم هستند بر روی زبان شما! فن بیان و مکالمه شما.

البته ناگفته نماند از استاد عزیزم "استاد برنا" باید در طول دوره زبان فرانسه تتشکر کنم که توانسته با دقت بالایی این زبان ر ابه نحو احسنت به بنده بیاموزد و به همین دلیل از بنده خواسته شد که برای کلاس و دوره زبان فرانسوی تمامی اعداد را به صورت فارسی همراه با تلفظ فرانسوی و فارسی در قالب یک پی دی اف برای دوره های بعدی و دانشجویان زبان فرانسوی تهیه کنم. در ضمن می توانید این فایل پی دی اف را دانلود کنید.

"به امید یادگیری 5 زبان زنده دنیا هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست"

عملکردهای موثر و بهینه: کلیدهای میانبر متداول در ویندوز

مرتضی پاک نیت

موفق باشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۰۲
مرتضی پاک نیت

"کلیدهای میانبر در ویندوز"

عملکردهای موثر و بهینه: کلیدهای میانبر متداول در ویندوز

در زندگ روزمره ما که اکثرا با کامپیوتر می گذرد، کارهای زیادی وجود دارد. که شاید تکراری باشند، و اما راهی را پیدا می کنید که این کارها را سریعتر انجام دهد، در نتیجه زمان زیادی را صرفه جویی کرده اید.

لذا برای دانشجویان و کاربران سعی کردیم تا یک جزوه کامل از "کلیدهای میانبر متداول در ویندوز در قالب پی دی اف" را برای شما تهیه کنیم" بنابراین شاید برای کسانی که مقاله یا ویندوز و همچنین ورد و شبکه کار می کنند، بسیار مفید و لذت بخش بوده باشد. برای دانلود بر روی شکل زیر کلیک کنید.

عملکردهای موثر و بهینه: کلیدهای میانبر متداول در ویندوز

موفق باشید.

مرتضی پاک نیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۰۲:۲۲
مرتضی پاک نیت

How to make our opponents more successful and more successful?

همه ما انسان ها پیشرفت هایی داریم، که به رشد فردی می انجامد اما این که چه پیشرفت هایی در چه حیطه هایی داشته باشیم و اینکه در چه مسیری قدم برداریم که موفق تر و با تدبیرتر از رقیب هایمان باشیم؟ بنابراین در نظر هر کسی رقیب وجود دارد زمانی را با خود مرور می کند که من چه رقیب هایی داشتم که به ان ها نرسیدم و یک نوع شکست از پیش داوری شده در پیش خودش را در ذهن دیکته می کند. شاید به اتفاق 80 درصد یا بیشتر شامل رقیب های سرسختی بوده باشیم در هر حوزه کاری یا اجتماعی یا اقتصادی و غیره.

و اما حالا می پرسید چگونه بیشتر از رقیب هایمان موفق تر و با تدبیرتر عمل کنیم؟

همه ما انسان ها در جهان در هر حوزه ای رقیب داریم حالا بد یا خوب؟! تشخیص به عهده خودتان می باشد! البته ما رقابت سالم را پیشنهاد می کنیم که بهترین رقابت می باشد و اوج جوانمردی و با تدبیری است. پس برای اینکه خیلی موفق تر از رقیب هایمان باشیم یا به عبارتی ار ان ها جلو بزنیم باید تلاش فراوانی داشته باشیم. کمی که عقب تر برگردم، زمانی که دبیرستان بودم چندین دانش اموز قوی و زرنگ در کلاس داشتیم که انصافا باهوش و همه درس ها را با نمرات خوب در شاخه ریاضی فیزیک گذرانده بودند ! که از همان جا رقابت سالم برای ما بوجود امد که چقدر تلاش کنیم که از ان موفق تر عمل کرده باشیم، یا اینکه تا همین حد تلاش کافیست؟ فقط نظام متوسطه را بخوانیم و همه نمراتمان بیست باشد؟! خیر، این تازه اولین پله است، پله های زیادی باقیمانده که باید با تدبیر تمامی ان ها را پیمود که در چندین مطلب که قبلا نوشته بودم گفتم که خیلی ها بودند بهترین نمرات و معدل را داشتند ولی چون انتخاب مناسبی نداشتند در رشته و گرایش یا ادامه ندادند یا از اینکه انقدر راه های سخت و پر پیچ و خم را پیمودند دلسرد و زده شدند. یا نه برعکس خیلی ها هم مثل من نمرات تعریفی نداشتند و سر کلاس ها حاظر نمی شدن...بماند که انسان از زمانی که بخواهد و توکل به خدا کند به چه جاهایی که نمی رسد انقدر فراتر می رود که اصلا شاید خودش هم فکرش را نکند....

یکی از درس های موفق تر از رقبا عمل کردن و با تدبیر بودن:

تلاش فراوان:

متاسفانه هیچ جادوگری موفق نشده که معجونی بسازد که کار را سریعتر و سهل تر کند، بنابراین این تلاش فراوان تنها "کلید موفقیت" است. شاید فقط و فقط با تلاش فراوان می شود ان پله ها را صعود کرد. یا رقبا را کنار زد. یک تجربه من این بود زمانی که در جهاد دانشگاهی کلاس نت وورک پلاس ثبت نام کردم و همینطور جلسات را ادامه دادم استادی بود که بنده روش تدریس ان را اصلا قبول نداشتم نکته جالبش این بود که شبکه را هضم نکرده بود! شبکه خودش یک دنیاست و هر استادی نمی تواند ان را تدریس کند، اما استاد دیگری داشتم که تنها با یک مثال در دانشگاه دولتی که بودم کل شبکه را به ما اموزش می داد فقط با مثال و اشکال بسیار خاص که اگر حتی عملی هم کار می کردید متوجه نمی شدید، انجا بود که بنده بلند شدم و گفتم احسنت به شما بابت این تدریس! بعد دکتر گفت شما که برای کار و افزایش حقوق می ایید، چندین نفر گفتند بله ولی با صراحت و قاطعیت گفتم خیر، تنها چیزی که ما را به این دانشگاه سوق داده و کشانده است یک چیز است "عشق و علاقه". به نظر من برای تحصیل و اموزش هزینه زیادی بدهید مطمئن باشید ده برابر ان را بدست خواهید اورد، تجربه ای که بدست اوردم، ما یک سری گروه داریم در تلگرام که بچه های کلاس هستند مثلا یکی از ان ها می گفت اصلا من علاقه ای ندارم به این رشته و گرایش اتفاقی در این راه افاده ام به قول خودش! و کلی هم بد و بیرا در مورد رشته  کامپیوتر می گفت که با توجیه هر جور شده چندین روز وقت گذاشتم و قانعش کردم و پذیرفت چه اشتباه بزرگی کرده است، بگذریم....به نظر من اکثر اساتید در اولین نگاه دانشجوها را انالیز شخصیتی می کنند که چه کسانی واقعا برای یادگیری و درس امده اند، یا بر عکس برای وقت گذراندن. یادش بخیر همیشه ما اخر کلاس می نشتیم و استاد می گفت یک نفر از شما استاد خواهد شد که همیشه در ته کلاس می نشیند... و بعد از چندین سال که ما وارد مقطع ارشد شدیم دکتر به ما گفت، زمان مصاحبه دکترا همدیگر را می بینیملبخند و همین شد که تلاشم را بیشتر کردمخنده.(تشویق را یادتان نرود شاید مسیر یک انسان با تشویق عوض شود) مثلا مادری بود که برای پسرش کلی جایزه هر ماه می خرید و به مدیر مدرسه می گفت که این جوایز را به پسرش سر سف دانش اموزان بدهد، حالا ان پسر موفق و حتی یکی از بهترین دانشگاه های دولتی درس می خواند که بهترین و ساده ترین همکلاسی ما در دوران راهنمایی بود. این مثال را زدم تا بدانید تشویق کردن در هر مقطع و هر زمانی تاثیرات بسزایی به همراه دارد. حالا بهتر نیست بگویم تا رقیبی نباشداخم که تلاش فراوانی نیست!لبخند انصافا کمی تامل کنید بدون رقیب شما در همان جایگاه و پله خود باقی مانده و تلاشی را نخواهید داشت درسته؟ چندین سال قبل زمانی که تصمیم گرفتم یک نویسنده شوم و این خلاقیت را از رفتن به مقطع ارشد شروع کنم، نتیجه اش شده این که به یک نویسنده  همچنین قابل قبولی تبدیل شوم، که این کار را با یک ایجاد یک کانال در تلگرام و ثبت ان در ستاد ساماندهی ثبت کانال های مجازی استارتش را زدم. اولین کسانی که دعوت کردم حاج خانم و پدرم بودند که بسیار استقبال و لذت زیادی از این مطالب جدید که هر سری می گذاشتم را می بردند، که خود راه انداختن همین کانال بسیار ساده و نویسندگی و جذب کاربر و عضو شدن ناخوادگاه یک سری افراد دانشجو و دکترها زیرکی و فن خودش را دارد. کد شامد و ثبت ان هم یک دغدغه دیگر... اما خوب باید از یه جایی شروع کرد. ولی یک جمله را از بنده حقیر به یاد داشته باشید اینکه جایی همیشه در جاده زندگی هر انسان موفقی می فهمد که چطور زندگی کند و چگونه مطابق میل و خواسته اش روزگار را بگذراند. ولی در صورتی این جمله تحقق پیدا می کند که شما به این توانمندی می توانید در صورتی دست پیدا کنید که جوان تر و ذهن فعال دارید، و امکان اینکه موفق و سعادتمند شوید خیلی زیاد است. مثلا ما افرادی داریم در محله خودمان همسایه ای داریم که هر روز خود را با پک زدن سیگار و همچنین با کبوترهایی که یک پشت بام خانه را به ان اختصاص داده می گذراند که واقعا ادم متاسف باید بخورد برای این گونه افراد جامعه نه علمی نه تحصیلی نه تلاش فراوانی یا مثلا یک سری از بچه هایی را هر شب که از سر کلاس های خصوصی بر می گردم می بینم که چند نفری نشستند و تا پاسی از شب وقت شان را به بطالت می گذرانند ....سعی کنیم بیش از کلی نصیحت کردن مردم و تمام اقشار جامعه را به مطالعه دعوت کنیم.

تصویری از ثبت کانال ما در ستاد ساماندهی ثبت کانال های مجازی

کد شامد کانال فریلنسری مهندس مرتضی پاک نیت

درس دوم موفق تر از رقبا عمل کردن و با تدبیر بودن:

یک سری اهداف قابل دسترسی برای خود تعیین کنیم! یعنی چه؟

مثلا سال اینده در همین زمان چه وضعیتی را نسب به افراد دیگر خواهیم داشت؟

چطور به نتایج دلخواهی و با بازده بالایی که می خواهم برسم؟

ایا هدف هایی که انتخاب کرده ام در دنیای واقعیت برای خود من نهادینه شده است؟

اگر پاسخ این پرسش ها منفی باشد که سال اینده هم وضعیتی مشابه امروز را دارید. و خواهید داشت صد در صد.

هدف داشتن:

اصلا لازم است بدانید هدف چیست؟ هدف را می توان به طرق مختلفی تعریف کرد ولی این تعریف قشنگی از هدف است: رویایی که برای دست یابی به ان نقشه و مهلت مشخصی را دارید. زمانی که پیش دانشگاهی بودیم معلمی داشتیم که می گفت هر کاره ای که دوست دارید بشوید اولین صفحه کتابتان بنویسید با کمی تامل !  نوشتم "من دوست دارم مهندس کامپیوتر شوم" و مهلت زمانی و نقشه ای برای ان تعریف کردم! که دقیق و با کیفیت تا الان پیش رفته ولی این شمایید که این نقشه را باید پیش ببرید و لا غیر حالا یک سری ها مشکلات و سختی ها دارند که کلی توجیه شخصی دارند و تمامی کلمه ها و جمله هایشان در گفتار با "ن" شروع می شود! "اگر قسمت اخر برنامه ماه عسل را دیده باشید واقعا متوجه می شوید که سختی یعنی چه و پشت سر گذاشتن این سختی ها از نگاه ان دکتر که در برنامه ماه عسل امده بود و از درس ها و ماجراهای پخته و خام خود در سنین نوجوانی و جوانی و میانسالی تعریف م کرد ان وقت متوجه می شدید..."

پس اگر بدون هدف و نقشه حرکت می کنید بی فایده است؛ مطمئن باشید به هیچ جایی نخواهید رسید مانند سفر به یک کشور خارجی بدون راهنما.

هدفهایمان را بشناسیم زمانی که ما هدفمان را شناختیم به طور واضح و روشن بنویسیم یکی از اهداف بنده این بود که پیش دانشگاهی را با موفقیت بگذرانم بعد دوره کارشناسی را با موفقیت و تلاش فراوان طی کنم و برای ارشد به یک دانشگاه دولتی و خوب در تهران قبول شوم که همینطور شد البته مواتعی هم وجود داشت ولی چون عشق و علاقه بود برای ما به چشم نیامد. که این دوره را نامش را گذاشتم "هر روز در بهترین وضعیت بودم" تلاش فراوان +هدف با نقشه و مهلت شما را در بهترین وضعیت قرار می دهد.

درس سوم چطور انسان خلاقی باشم یا کشف استعداد کنم؟

خلاقیت داشتن:

همیشه ما باید منظر باشیم تا کسی از راه برسد و برای ما کاری انجام دهد، مثلا ویندوز کامپیوتر من خراب شده است باید صبر کنم تا یکی از اعضای خانواده تعمیر سیستم کامپیوتر من را بر عهده بگیرد و ان را به یک خدمات کامپیوتری ببرد! ایا باید همیشه این طوری باشد، اگر واقعا بخواهیم منطقی فکر کنیم؟ کفش ها باید جفت باشد و همه چیز روتین و روی روال ترتیبی پیش برود و دقیق یا شاید به عبارتی تمیز و قشنگ! مثل منطق همیشه قشنگ هست و همه ان را قبول دارند. زمانی که کامپیوترم خراب شد همان موقع به این فکر افتادم برم یک سی دی اموزش نصب ویندوز را بگیرم و هر سری انقدر هزینه متحمل نشم و به صفر تا صد ویندوز مسلط بشم خوب این هم هزینه کمتری داشت و هم یاد میگرفتم که دیگه کامپیوتری با اون همه اطلاعات شخصی را به دست کسی نسپرم، بله این خودش یک نوع خلاقیت است. تا اینکه روزها سپری شد که ما خونه بسیاری از دوستان رفته و ویندوزهای ان ها را درست می کردیم یا بعدها یک فروشگاه در ان دوره که دانشجو بودم راه انداختم و شروع به خدمات کامپیوتری کردم همه این را گفتم تا به خلاقیت پی ببرید و متوجه بشوید که اصلا سخت نیست. پس ببینید همه خلاق هستیم فقط نمی دانیم از کجا شروع کنیم. چطور کشف و شفافش کنیم.

هیچ وقت غر نزنید یا جلوی کسی اظهار نارضایتی نکنید، به عبارتی به یک غرغروی تمام عیار تبدیل خواهید شد. پس به جای این همه نارضایتی و اعصاب دیگران را خورد کردن بیاییم و مشکل را از ریشه حل کنیم. خلاقیت های ترتیبی: نویسندگی یک نوع خلاقیت است اگر حرفه ای ادامه بدهید یک نویسنده خارق العاده ای شده اید که بیا و ببین، ان وقت انقدر افرادی هستند که به شما درخواست چاپ کتاب و پیشنهاد قرار داد برای چندین نسخه چاپ و انتشار را خواهند داد که نتیجه اش فروش فوق العاده و رسیدن به ثروت عالی همراه ارامش خواهد بود. نومیدی ها تجربه های زشت و ناخوشایند، بدبیاری ها و بدشانسی ها را دفن کنیم.

شاید کتاب نوشتن یا تالیف کردن سخت باشد، اما باور کنید که خودم چندین ماه است که دارم یک کتاب می نویسم ولی هنوز کامل نشده است، همه چیز به اسانی بدست نمی اید پس هر لحظه سعی کنیم ذهن خودمان را بشوئیم ؟! عجب!چطور؟ با فراموش کردن مشکلات و شکست ها و ناکامی های گذشته انقدر شکست خوردم در بسیاری از امتحانات سخت یا ارائه های طاقت فرسا یا مسابقات ورزشی کشوری که اگر برای شما تعریف کنم شاید سردرد بگیرید، و گاها یک سری انقدر خنده دارست.

لبخندبه اطلاع همگان می رسانم خود را از شر تخیلات و تصورات هراس انگیز نجات بدهید تنها کسی که می تواند خودش را نجات بدهد از نظر مالی و اجتماعی و هر چیزی که فکرش را بکنید هیچ کس نیست جزء خود شما.

ببینید نات همسون، مهاجر نروژی در هر کاری که در این کشور کرد ناکام ماند؟! می دانید دلیلش چه بود؟! او در اوج ناامیدی تصمیم گرفت ماجرای تلاش هایش را به رشته تحریر دراورد. کتاب او که نامش را گرسنگی گذاشت جایزه ادبی نوبل را از ان خود ساخت. تجارب ناخوشایند و وحشتناک همسون در واقع او را به شهرت و ثروت رساند.یا نه همین مرسدس بنز را شاید بارها شنیده باشید، که یک مهندس 41 ساله المانی، حق امتیاز اولین خودرو مجهز به موتور احتراق داخلی را به نام خود به ثبت رسانید. و اما چهل سال بعد، شرکت هایی که گوتلیب دایملر و کارل بنز تصمیم گرفتند تاسیس کنند با نام تجاری جدید مرسدس بنز به معروفترین نام تجاری پرستیژ در جهان تبدیل شد اصلا کسی فکرش را می کرد؟ به نظر شما رمز موفقیت ان ها چه بود؟

نواروی و خلاقیت که طبیعی ترین کیفیتی است که می توان از یک شرکت که اتومبیلی را اختراع می کند انتظار داشت. یا قیمت یا پرستیژ مثلا افرادی که مرسدس بنز می رانند سعی می کنند همیشه یک نوع برتری را نسبت به دیگران داشته باشند مثل در دست داشتن گوشی ایفون یا بلک بری که الان هر کسی دستش ایفون گرفته ولی کمتر کسانی بلک بری دارند و هر کسی از ان استفاده نمی کند.

مثال های ایرانی هم هست همین دیجی کالا را ببینید که اصلا سایت نداشت یا ان قدر گسترده و بزرگ نبود کم کم توانست اول در سطح کشور خودش را جا بیاندازد و بعد در سطح شبکه گسترده جهانی رتبه و جایگاه خوبی را داشته باشد.

یکی از خلاقیت های دیگری که ما چند سال پیش شروع به راه اندازی و ثبت ان شدیم کانال دیگری بود به نام "farscoders" البته در یکی از بهترین وب سایت های اشتراک ویدیو به نام "آپارات" که اصلا باور نمی کردیم با گذاشتن اشتراک چندین ویدیو این همه بازدید کننده زیاد باشد! اما مدیریت و همچنین بهترین ویدیوهایی که در تمامی سایت ها به صورت پولی بود ما سعی کردیم به صورت رایگان در این کانال به اشتراک بگذاریم البته برای انتخاب نام ان کلی زمان و همچنین مشورت با کلی از دانشجویان گذاشتیم تا ببینیم چه نامی را بذاریم که شد "فارس کدرز " که هر چند ماه بهترین ویدیوها را سعی کردم به اشترک بگذارم تا در اینده به بهترین کانال و پربازدید ترین کانال ها در حیطه علوم کامپیوتر شناخته شود.

$ این قانون را به همیشه به یاد داشته باشید "مجانی کار کنید تا پولدار شوید"$

کانال اپارات مهندس مرتضی پاک نیت

خلاقیت دیگری که از ما کشف شد نوشتن بهترین مقاله ها در حیطه رشته خودمان بود، یک روز که به کلاس درس پایگاه رفتیم یک سری اساتید الزام کرده بودن که باید حتما یک مقاله اکسپت شده ارائه کنید! بعدها با انجام یک مقاله در دانشگاه های دولتی صدر جدولی کشور ایران توانستم یک مقاله با بهترین موضوع که انصافا به کار جامعه بیاید بنویسم ایا اتفاقی بود؟ این کار خیر؟! انقدر متن و عنوان زیبا بود که از ما دعوت شد برای سخنرانی همین کار باعث شد ما به انجام مقاله های برتر و تاپ در سطح جهانی رو بیاوریم ....به نظرم اسم این ها را می دانید چه می خواهم استعدادهای کشف نشده یا گنج پنهان در ذات و فطرت ما! شاید عجیب به نظر برسد و شایدم برعکس ولی من می گویم "گنج خودم را پیدا کردم" همه ما می دانیم که در وجودمان استعدادهایی و توانایی های بسیاری نهفته است ولی خود از ان بی خبر یا اصلا اطلاعی نداریم، و اما من با مثال یک تالیف شروع می کنم، که بسیار مثال جالب و الحق و انصافا زمانی که اتفاقی پای صحبت اقای رضا کیانیان در برنامه چشم شب روشن نشستم و به مدت 15 دقیقه به صحبت های ایشون گوش دادم، اقای مجری سوال قشنگی پرسید؟لبخند شما بازیگر مولف را برای ما توضیح بدید؟! آقای کیانان به نکته خوبی اشاره کرد، که دقیق مرتبط به این موضوعی که من نوشتم هست :"ایشون می گفت درون هر انسانی گنجی هست حالا این گنج فقط درون من نیست خداوند درون تک تک انسان ها گنج را قرار داده و دیگران واقعا نمی تونن از این گنج خودشون استفاده کنند و می گفت مثلا به بنده در یک فیلم خیلی پرفروش گفتند که شما بیا پدر اقای مشایخی را بازی کن ...و من واقعا مونده بودم چجور می تونم با این سن که مخاطب تشخیص میده که من سنم کمتر است از اقای مشایخی این حس رو به مخاطب انتقال بدم که من سنم در فیلم از ایشون بیشتر هست....همینطور که پیش رفت ایشون می گفت من اول شروع کردم به فکر کردن یه ادم پیر که اخه چطور نقش یک پیر را بازی کند مثلا کمی خم و عصا بگیره دستش و یک کم گریه کند. و باز گفتم نه، بعد این ها چه کارهایی؟! اخلاق و رفتار و همینطور می گفت بعد از این موردها که در ذهنم اوردم 20 مورد مثلا بعد این موردها پیدا کردم...و با خودم رفتم سر یک فیلم دیگه بازی کنم زنگ زدند و گفتند شما تو این نقش برنده شدی و من گفتم "خودشه همینه من موفق شدمخنده. اونجا بود که من موفق شدم  گنج درون خودم را پیدا کنم در حیطه بازیگری و همینطور ادامه دادم و اینطور شد که من شدم اقای رضا کیانیان "حالا بعضی ما ادم ها که در هر شغل و کاری هستیم از گنج خودمون که خدا داده استفاده نمی کنیم و میریم از تکه تکه گنج دیگران استفاده می کنیم و هر چقدرم سعی خودمون را می کنیم از گنج دیگری به ما هیچی نخواهد رسید و خداوند یه نگاهی میندازه می بینه من گنج به این بنده دادم، ببین باز رفته از گنج دیگری استفاده می کنه. خوب حال گنج های ما چیست!☝️اگر بخواهیم خوب مفهوم گنج را متوجه بشیم گنج های درون ما مثل یک کوه یخ می ماند که نیمی از ان بیرون اب مثلا یک دهم و در معرض دید خود ماست و دیگران. ولی 95 درصد دیگر ان پنهان یا به عبارتی زیر اب قرار گرفته است و دیده نمی شود. حال در کوه یخی قسمت پنهان ما چقدر گنج های عظیمی وجود دارد و ما تا به سراغ ان ها نرویم اصلا نمی توانیم اول اشنا بعد شناسایی و ان ها را کشف کنیم،🤔🤔🤔حالا هر یک از ما مشکلاتی داریم در شغل و کار یا به هر گونه ای دیگر، شما کافیست روزنه ای پیدا کنید و این شما را به بالاترین قله ها می رساند قبلا هم عرض کردم "عشق و علاقه به هر کاری که شما در ضمیر ناخوداگاه و خود اگاه  رخ می دهد یا  فکر می کنید شما را به بالاترین قله ها می رساند."کافیست فقط قدرت درون خود را فعال کنید، این ها تماما نوشته نیست باید رفت و دید و رسید بعد فهمید اول هر کاری سخت است ولی شما 5 دقیقه از هر کاری هم به جلو پیش می برید یک حسی در شما بوجود می اید یک قدرت ریز و کوچکی که بلافاصله مغز به تمامی بدن دستور می دهد تو می توانی که می شود "امید روشن" یا همه کارهای دیگر هم به این گونه است ....ما باید از حس های کور استفاده نکنیم، مثلا حس عاطفی کور، حس محبت کور، حس مهربانی کور، هر وقت در پیدا کردن گنج ناامید شدی مطمئن باش دیگر نمی توانی ادامه دهی منتها گنج داریم تا گنج، سماجت و اقتدار و همچنین به زبان عامیانه "کلید کردن "باعث می شود شما نسبت به هر کسی پیروز و موفق شوید، چون مخاطب شما به این صورت می فهمد که شما چقدر  سعی و تلاش می کنید تا به ان دست پیدا کنید، این نکته را  عرض می کنم فقط در امور مهم و در حیطه خود شما / و با عقل و منطق/ نه به صورت دیگری حال که گنج درون را پیدا کنید و امیدتان 100 برابر شود....دیگر گنج تمام نشدنی است، و شما همیشه می توانید از ان استفاده کنید👏🏻☝️👉مانند علم، ایا علم از بین می رود ایا تمام می شود؟! علم همیشه پیروز بوده و روز به روز پیشرفت کرده در یکی از نوشته هایم هم گفتم شغل های سهل و الوصول = از بین رفتن سهل الوصول = نتیجه گیری ناموفق. ولی علم را خداوند به هرکسی نمی دهد و هر کسی هم نمی تواند به ان دست پیدا کند پس خود علم گنج است، جمله ای از استاد عزیز و گرامی " ✍️تمام قدرتی که رویای تو را به سوی تو جذب می کند، در درون خودت است!!!!👉💪
حقیقت ما قدرتمندتر از آن است که حتی بتوان تصورش را کرد.

اگر اعتقاد داشته باشیم که در زندگیمان معجزه رخ می دهد حتما رخ می دهد و اگر اعتقاد داشته باشیم که محدودیت و کمبود است باز هم رخ می دهد. همه چیز بستگی به ایمان و باور ما دارد. آنچه که بنظر ما امکان پذیر است صورت حقیقت پیدا می کند و امکان پذیر می شود. حال گاهی باشی گاهی نباشی نباشیم گاهی باور باشد گاهی نباشد نباشیم گاهی می شود گاهی نمی شود نباشیم. همیشه می شود همیشه موفق باشیم در کارهای هدف دار نه بی هدف علم هدف است و موفقیت و گنج.

 پس جملاتی که می تواند شما را از رقبایتان پیش تر ببرد و شما را به سطحی از قله ها برساند که شاید تصورش را هم نکنید.مثلا ایا در جنگ 8 ساله دفاع مقدس ما موشک داشتیم یا انقدر تجهیزات و تکنولوژی پیشرفته داشتیم؟ خیر. ولی حالا با اهداف ها بلند مدت و کوتاه مدت و نقشه و مدیریت زمان و همچنین خلاقیت و تلاش فراون های بسیاری توانستیم در صدر جدول باشیم و قدرمتند تر از قبل عمل کنیم و رقبایمان را کنار بزنیم و با تدبیر عمل کنیم و این یک نوع ثروت کشوری می باشد که همه ما در ان سهیم هستیم.

درس چهارم (اخر) بهترین راه برای از میدان به در کردن رقبا چیست؟

بهترین گزینه که با تدبیر و عقلانی است برای خودتان جایگاهی بالاتر از جایگاه رقبا دست و پا کنید:

بهترین راه رسیدن به هدف همین است.نشان دهید یک سر و گردن از رقبایتان بالاتر هستید، اشتباه نکنید، اتخاذ این روش به معنای دست روی دست گذاشتن نیست.

ولی همیشه بیایم طوری برنامه ریزی شده پیش بریم که برتری خودمان را ثابت کنیم.من خودم همیشه این راه ها را امتحان می کنم. مثلا مقاله هایی برای مجله های اینترنتی ارسال می کنم، به سمینار های روز دنیا می روم، از یک سری دوستان اطراف همیشه نظر شخصیشان در مورد فیلم های اموزشی در حیطه علوم کامپیوتر یا مقاله های برترم می پرسم، با این وجود بوده که خیلی از من تعریف شده و همین باعث تاثیر بسزایی در وجودم شده است.

به همه این قول را خواهم داد که اگر وقت صرف کنید و سخت کوش باشید، روی دست همه رقبایتان می زنید و نتیجه ای می گیرید که حتی در خواب هم نمی دیدید. بعد از مدتی کارها انقدر اسان پیش می رود و احساس لذت می کنید. توصیه من به دانشجویان در هر مقطع و گرایشی این است که انقدر خود را بالا بکشید که کسی به ان دست پیدا نکرده باشد و هر کس بخواهد به شما برسد راه درازی را پیش روی خود ببیند.

و در پایان :

رقبای خود را ندیده بگیرید من ظرف ده سال گذشته تلاش کردم برتریم را نسبت به رقبایم با مهارت ها و نوشته هایم نشان دهم یا با رفتن به سه کلاس انگلیسی و فرانسوی و المانی یا کلاس های تافل و مکالمه های بسیار حرفه ای، یا با نوشتن مقاله و زمان صرف کردن برای بهترین ویدیوها همراه با گذر زمان که می دانم همه انان مقاله های من را می خوانند بعضی هایشان را می شناسم ولی بعضی هایشان غریبه هستند.

اما در دنیای من مهم نیست که چه کسانی من را بشناسند مهم این است چه کسانی بشناسند مرا! پس عوض اینکه دیگران را بکوبم سعی بر این دارم خود را بسازم اما تلاشی سخت و بی وقفه ای که می کنم دوستان عزیزم فقط در جهت بهتر شدن است نه شکست دادن . چون می دونم که این پیروزی شیرین تر و دلچسب تر هست.

حالا شاید بپرسید با این سیاست همیشه برنده هستم؟لبخندخیر ولی حس همیشه برنده را دارم. این خودش یک دنیا می ارزد و باعث می شود چشم به اینده بدوزم و در انتظار فرصت های ناب و طلایی باشم.

مهندس مرتضی پاک نیت "هر روز از خواب بیدار می شود به این دلیل که باید به مهارت هایم بیفزایم ".چشمک

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۶ ، ۱۹:۴۱
مرتضی پاک نیت