مرتضی پاک نیت

بلاگ تحقیقاتی و علمی و پژوهشی...

مرتضی پاک نیت

بلاگ تحقیقاتی و علمی و پژوهشی...

مرتضی پاک نیت

این بلاگ حاصل 10 سال تجربیات بنده هست، به همین دلیل تحقیقاتی و پژوهشی بوده، و برای دانشجویان و کاربران عزیز و گرامی جهت رشد و شکوفایی علم و علم اندوزی ایجاد گردیده است.

با مدیریت: مرتضی پاک نیت

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۶، ۱۴:۰۸ - زهرا محمودی
    احسنتم
نویسندگان

۳۴ مطلب با موضوع «دست نوشته های یک فریلنسر» ثبت شده است

همیشه کسی را در نظر داشته باشید مثلا یک عشق که می خواهید به او برسید عشق به کامپیوتر، عشق به موتور یا ماشین عشق به خانه گرفتن یا مثلا رسیدن به عشق انسانی باعث می شود شما همیشه در مسیر موفقیت قدم بردارید و تلاش و سبقت از هم نوعان خود بگیرید...همیشه گاهی اوقات بعضی عشق ها شما را به بلندترین قله ها می رساند...چرا؟! چون هدف را انتخاب کردید و برای ان مغزتان را درگیر کرده اید و مدام به ان فکر می کنید پس مطمئن باشید دست خواهید یافت......

دیدگاه شما مشخص کننده سرنوشت، کیفیت زندگی و موفقیت فرش شما است. کیفیت این دیدگاه، کیفیت زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد این جملات بسیار ژر محتوا و صحیح هستند. سود و منفعت هایی که در زمینه فروش به دست می اید بسیار فراتر از مهارت های فروشندگی است نگرش شما یکی از این منفعت ها می باشد. بدون این مورد، تمام مهارت های دیگری بی فایده و بدرنخور هستند. دیدگاه همان تمرین مهارت ها است و چنان تاثیر با نفوذی بر روی فروشندگی را خواهد داشت. علم وسیع محصولات به تنهایی برای شما یک منفعت است به خصوص اگر خود را باور نداشته باشید.

نگرش روشی است که شما را از نظر روحی به دنیای اطراف خود می نگرید. همانگونه که به محیط اطراف و اینده خود نگاه می کنید.

و اما نگرش افراد موفق:

برای کمک به شما در ژاسخ به مشکلات فروش حرفه ای روزمره، حال بگذارید به کلید خصوصیات تکنیکی بپردازیم. پنج راه موفقیت، پس باید با افراد موفق تمرین کنیم. یک نگرش مثبت، شرط لازم برای به کار بردن دانش است.

نگرش 1:عمل کنید!​ تفکر در عمل

افراد موفق درک می کنند که زندگی پر از انتخاب است، حال یا شما می توانید تنها یک ناظر باشید و یا می توانید سهمی از ان را داشته باشید و یا می توانید سهمی از ان را داشته باشید. انتخابی که می کنید بیانگر این است که یا زندگی شما سود و حاصلی دارد و یا هیچ سهمی از ان نمی برید. هیچ کس تنها با تماشای کارهای دیگران به موفقیت نمی رسد، هر چند که بیشتر مردم همین کار را انجام می دهند.

بسیاری از افراد از این شعار "نایک" استقبال می کنند: "عمل کنید" این شعار به معنای این است که اهل عمل باشید. اما برای من رنگ و بوی تعلل و تنبلی را دارد. "عمل کنید" بله، اما چه وقت؟ خوب، به زودی، یک روزی.

اگر چه این جمله می تواند شروع خوبی باشد اما "عمل کنید" بیشتراز انکه به عمل ارتبطا داشته باشد، به هدف و نیت مربوط می شود. واقعیت این است که ما به ندرت در مورد خود یا هدف هایمان قضاوت می کنیم در حالی که دیگران با کارهایی که انجام می دهیم در مورد ما قضاوت می کنند. مشکلی که ما با ان رو به رو هستیم ضعف اهداف نیست بلکه ضعف عمل است.

Related image

اهداف ساده هستند و ما هم کوهی از ان ها را به دنبال خود می کشیم. متاسفانه اهداف میزان کمی از حس مسئولیت را در خود جای داده اند. عمل کردن مشکل است. اگر هر چیزی را که قصد می کنیم انجام هم بدهیم به موفقیت بی نهایتی خواهیم رسید. افراد موفق فلسفه این جمله را پذیرفته اند: "عمل کنید". ان ها افکار و عقاید خود را به بعد دیگری تبدیل می کنند که ان هم عمل است.

مردم نسبت به تنبلی و تمایل گرایش دارند. در واقع، بسیاری از ما روزمان را اینگونه شروع می کنیم که معمولا قبل از اینکه خود را هر روز خود را از رختخواب بیرون بیندازیم و به محل کارمان برویم، دو یا سه بار چرت می زنیم. به کار بردن اصول مدل زنجیره ای، شما را تشویق می کند تا از رختخواب با میل و اراده خود بیرون بیایید نه به خاطر اینکه مجبورید. دفعه بعد که یک ساعت زنگدار خریدید، ساعتی را انتخاب کنید که هیچ وقفه ای بین زنگ هایش نداشته باشد.

Related image

مشکل دیگری که با ان مواجه هستیم این است که ما همیشه به دنبال ساده  ترین راه هستیم، مسیری که احتیاج به کمترین پایداری و استقامت داشته باشد. تنبلی مثبل یک ویروس، بدترین دشمن ما می شود، مگرش مثبت همانند یک پادزهر عمل می کند و موجب می شود زندگی حق انتخاب دیگری را ارائه دهد، ما مختاریم یا "سختی نظم" را تحمل کنیم و یا "درد پشیمانی" را به دوش بکشیم. "درد پشیمانی" برایمان گران تمام می شود و یک عمر با ما می ماند در حالیکه "سختی نظم" ارزشمند است و زندگی شما را بهتر می کند. متاسفانه درد پشیمانی بر درد نظم غالب است و بیشتر رواج دارد.

برای دیدن این مساله که جامعه چقدر نگرش "عمل کنید" را برایمان ساده کرده است نباید راه دوری برویم. مثلا "بیل گیتس" در  سال 1975 او به خاطر عشق خود به کامپیوتر در زیر زمین خانه اش کار می کرد. مادرش می کفت، همیشه برای صرف شام او را به زحمت از زیرزمین بیرون می اوردیم. از طرفی، علاقه او احتمالا به خاطر مسائل اقتصادی و مالی بود اما تمام عشق او فقط به خاطر پول در اوردن نبود. چه چیزی او را به انجام این کار تشویق می کرد. یک بار پدرم به من گفت عشق ناب و خالص تو به شغلت این است که ان را رایگان انجام دهی. من فکر می کردم او دیوانه شده است اما اکنون به حرف او ایمان دارم.

Image result for bill gates

امروزه هر شغلی چه کوچک چه بزرگ به یک مورد مربوط می شود، نگرش "عمل کنید". با این نگرش است که شما بهره مند می شوید. شرکتی که اکنون در ان در حال عمل کردن هستید، نتیجه تمرین های کسی است که چنین نگرشی داشته است. :عمل کنید:.

در واقع بیش از 50  % از جاهایی که ما در ان کار می کنیم در پنج سال گذشته وجود خارجی نداشتند. مطمئنم چنین افراد موفقی کنار ساحل از زندگی خود لذت می برند در حالیکه ما در اینجا برای کسب اهداف خود زحمت می کشیم.

در اینجا چند پیشنهاد برای تشویق نگرش (عمل کنید) را ارائه می دهیم: ابزاری برای خود بخرید که شما را مجبور به عمل کند، اگر گفتید چه ابزاری؟ ظبط صوت واکمن یک ابزار فوق العاده است که حتی هنگام رانندگی یا وقتی که در منزل هستید، در دسترس شما است. شما دائما در حال فکر کردن هستید، عقاید و افکار بزرگ در مغز و ذهن شما در حال جریان است، معمولا وقتی در حال رانندگی هستید و یا در ترافیک گیر کرده اید این مشغولیات ذهنی بیشتر می شود، واکمن بسیار راحت است و به شما کمک می کند تا افکار خود را ثبت کنید. واکمن من بسیار با ارزش است.

به خصوص در طول دوسالی که مشغول نوشتن این کتاب بودم، یار وفادار همیشگی من بود. شما هر وقت که بخواهید می توانید ان را داشته باشید. با این وجود، به شما هشدار می دهم که مواظب باشید که ان را کجا می گذارید، مدتی پیش با یکی از دوستانم به یک سفر کوتاه برای اسکی رفته بودم. صبح روز شنبه، او لبخند خاصی بر روی لب هایش بود با دودلی علت این لبخند او را پرسیدم، او به من گفت که من در خواب خروپف می کنم. منم مصرانه می کوشیدم تا او را قانع کنم که اصلا اهل خروپف کردن نیستم او با خنده گفت: واکمن کوچکی که همراهت است، همه چیز را اثبات می کند. او ضبط را روشن کرد و من صدای خروپف وحشتناک خود را شنیدم وای، وحشتناک بود.

روش دیگری که من از نگرش "عمل کنید" استفاده می کنم به لطف پدرم است. او گاهی اوقات ساعت خود را روی مچ دیگرش می بست. بعد از مدت ها دیدم که او مرتبا این کار را می کند، علت را از او پرسیدم او گفت وقتی ساعت را بر روی مچ دیگرم می بندم، احساس ناراحتی می کنم و با این کار همیشه به یادم می ماند که باید کاری انجام بدهم. شما هم همین کار را بکنید. ساعتتان را روی مچ دیگر دستتان ببندید یا حتی با یک حلقه و النگو هم می توانید این کار را انجام دهید. طوری که دفعه بعد که باید حتما کاری را انجام دهید را هیچگاه فراموش نخواهید کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۲۰
مرتضی پاک نیت

از زمانی که درس می خوانم تا به امروز یاد نمی دهم تقلبی کرده باشم، چرا که یک حس عذاب وجدان همیشه ما را ازار می دهد در هر کاری! به راستی که هر کار بدی چه سنگین چه سبک کمی عذاب وجدان را در پی دارد چون واقعا عذاب وجدان چیز بدی است هیچ محاکمه گری وجود ندارد جز:وجدان شما!

تقلب-پولکی-نمره-استاد

هدفم از نوشتن این مطلب :خاطرتان باشد قبلا یک موضوع در مورد چرا تقلب بسیار همه گیر شده است نوشته بودم ولی انقدر باید نوشت و نوشت و نوشت تا اگر یک نفر هم شد دست از این کار بردارد.

مهم تر از ان چرا همه پولکی شدند به عبارتی یک مقاله می خواهی ارائه دهی یک پولی را باید پرداخت کنی!

نمره می خواهی بگیری باید انقدر هزینه پرداخت کنی!

چه چیزهایی که در اطراف ما رخ نمی دهد ادم گاهی اوقات می خواهد اصلا شغل هایی مانند استادی و معلمی را بیخیالش شود. زمانی که یک تقلب از یک دانشجو را می گیرند و تا کمیته انضباتی و فلان می رود و اخر سر هم تماس می گیرند با رئیس ان می گوید مهم نیست بگذار بنویسد!!!!!! اگر این طور هست پس حق ان بنده خدا که درس را خوانده شب کلی استرس را تحمل کرده و تا صبح نخوابیده و کلی شهریه داده با وضعیت نابسمان! وضعیت ان بیچاره چه می شود. این دو یکی هستندمهر شده حق ان دانشجو ضایع شود یا خیلی های دیگر. فردای ان روز اگر ان فردی که زرنگ و درس خوان بوده ربه جایش ان تقلب کن برود! یا در جایی نتواند استخدام شود و کاری که حقش بوده را پیدا نکند مصببش چه کسی خواهد بود ؟به نظرم کسی که نمره داده. ببینید همیشه با این طرز تفکر برویم جلو اگر هر درسی را افتادید مطمئن باشید که چیزی بلد نبودید یا ننوشتید یا اگر به هر دری زدید استادتان نمره نداد مطمئن باشید ان استاد واقعا استاد هست چون یک فرقی میان ان دانشجوی زرنگ و ان کسی که درس نخوانده گذاشته است در قران هم بین انسان ها کلی تفاوت گذاشته شده است. حالا این تفسیرها به کنار دانشجوی زرنگی اگر ناامید شود و واقعا بعد از گذشت یک ترم واقعا بفهمد که چه کسانی درس می خوانند و چه کسانی نمی خوانند بعد ترم بعد هم بیاید و در ترمی بالاتر بنشیند چقدر بد است جای تاسف دارد. دید را باید تغییر داد تفکر را باید تغییر داد. این ها همه اش حق الناس است...و مصبب همه این خطاها ان کسی است که مجوز را صادر می کند.(چه برای تقلب چه برای نمره).

مهر شدهپایین برگه ها جملات کوتاه و بلند نوشتن بی فایده است... گواهی های پزشکی بی فایده است ...کلی بهانه های دروغ و بی اساس بی فایده است....مهر شدههمه این ها هم باشد ادم باید به روی خودش نیاورد و درس و علم را بخواند و ادامه دهد. به جز این درس و علم چه چیز بهتری است که تو را به موفقیت می رساند؟

اگر عاشقش نیستی بیخیالش شو و برو سر کاره دیگری اگر برای افزایش حقوق می آیی که فقط نمره پاسی بگیری باز هم نوعی گول زدن خودت هست ولی می خواهی به خودت بگویی نه من زرنگ هستم، زرنگی ان هست که صبر کنی چراغ سبز شود و بعد حرکت کنی وگرنه همه راه دور زدن و تقلب را بلدند هیچ کاری هم ندارد زمانی که چراغ قرمز هست حرکت کن .... علمی که تو در ان چیزی را یاد نگیری بی فایده است هیچ نمی ارزد.(کتابی که تو نویسنده اش نباشی و اسمت در پای ان خورده و خودت یک بار فقط ان را خواندی و همه کارهایش به عهده کسی دیگر بوده بی فایده است، مقاله ای را که خودت ننوشتی هزاران جا دست به دست چرخیده است و به دستت رسیده بی فایده است، پایان نامه ای که بیرون برایت انجام داده اند و دست به دست چرخیده و به خودت رسیده دفاعی و نمره ای تو خالی بی فایده است.)

تقلبی که فکر باطل می کنی و خیال می کنی تو را به جلو می اندازد یک نوع فریب می باشد ما هم مثل خیلی های دیگر بودیم کلی سختی و بدبختی کشیدیم امدیم تا به این جا رسیدیم ولی تقلب کردن و پولکی بودن اگر تو را به جایی رساند بدبخت تر هم می کند شاید امثال من و تو ان را نبینند ولی ضرر را بیش تر از ان چه که بدست اوردی پس خواهی داد. هیچ فردی واقعا در جای خودش نیست چرا؟ هر کسی سر کار کسی دیگر است. همه به دلایلی فقط می خواهند بگذرانند از یک دانشجو بگیر تا یک استاد.

استادی که هزاران بار ایمیل برای او ارسال می کنی و پاسخ نمی دهد و فقط به فکر پول و حقوق اخر ماه خود است....(کلی مغرور است و حتی کلی خشک برخورد کند از اخلاق امام علی نیست .امام علی ع دریایی از علم و معرفت بود با همه خوش اخلاق و خالصانه بود هیچ وقت متکبر و مغرور بودن انسان را به جایی نمی رساند. حالا اگر دکتر شدی و یک دست به دانشجو نمی دهی این ها از اخلاق یک شیعه نیست.)این چه استادی است؟! هزاران بار تماس بگیری و پاسخ گو نباشد. حضوری بروی و تو را یک بار راهنمایی نکند و هدایتت نکند در مسیر علم چه فایده ای دارد به نظر من استاد باید دلسوز باشد و به فکر دانشجویش. ان طور هم نیست که ما فقط یک طرفه به قاضی برویم بله هم اساتید مشکل دارند و هم خیلی از دانشجویان که باعث شدند جامعه به این شکل در بیاید وقتی نظارتی نیست همین خواهد شد.

دلسوزی و مشاوره از استاد گذشته باشد دانشجو هم رغبت و میلی به درس ندارد وقتی استادی سوال ها و پاسخ های یک امتحان را برای یک دانشجو ارسال کند دیگر چه توقعی است باید فقط سکوت کرد....و نگریست. وقتی انقدر دانشجوهای قوی و زرنگ حق شان ضایع شده است دلیلش همین هاست که عرض کردم.

گاهی اوقات اصلا می خواهم به استادی فکر نکنم چون هر چقدرم که قوی باشی و زیر بار نروی انقدر تو را در فشار می گذارند که مثل خودشان شوی ولی به هیچ نمی ارزد. یا باید انجام نداد و نرفت و یا اگر انجام دادی عاقبت دنیا و اخرت ان را هم به فکرش باشی اگر می توانی عذاب هایش را تحمل کنی که هیچ اگر نمی توانی پس باید سمتش که هیچی فکرش را هم نکنی.

به نظرم حقوق یک کارگر که از ساعت 7 صبح تا 7 شب در شرکت است بهتر از این کار است. پول دادن و نمره و تقلب کردن و ساکت بودن و پارتی بازی کردن مهر شده

تبریک به ان هایی که عاشقان علم هستند نه عاشق پول و صد احسن به دانشجویانی که درس می خوانند و با اشتیاق علم را ادامه می دهند. و هیچ بهانه و عذری ندارند.

هر وقت تقلب کردی به این فکر باش که ضعیف ترین هستی و مطمئن باش که ان درس و امتحان فرمالیته است حتی نمره اش و حتی معدلش شاید الان خیلی ها این مطلب را بخوانند و درک نکنند ولی به سنی که می رسید که درکتان بالا می رود و واقعا می فهمید تمامی کارهایی که خودتان انجام ندادید واقعا یک کار پوچ و بیهوده است.

موفق باشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۱۲:۰۳
مرتضی پاک نیت

Stress

عجب معظلی هست این استرس! پس از کلی تحقیق و بررسی علمی تصمیم گرفتیم یک مطلب در این باره ینویسیم تا شاید کمکی باشد برای کسانی که به این عارضه وحشتناک دچار هستند، شاید هیچ چیز به اندازه این "استرس" ادم را اذیت و ازار ندهد همین استرس که شاید کم به ان توجه می کنیم بیش ترین ضررها را برای بدن ما دارد، بنده خودم چندین سال است که به این عارضه دچار هستم اصلا کسی را تا حالا از دوستان و فامیل سراغ نداشتم بگوید استرس نداشته ام یا اصلا ندارم!بنده خودم در مواقعی مانند کنفرانس های علمی و محیط کار یا حتی انجام پروژه های کاری و هنگام مصاحبه دچار استرس واقعا شدید می شوم فقط نفس عمیقی می کشم و می گویم چیزی نیست...ولی باز هم کمی اگر کارساز باشد ولی کلا کارساز نیست گفتیم چه کار کنیم خدایا همش هم مگه استرس می شود اصلا گاهی اوقات شما حافظه تان ضعیف می شود یا لکنت می گیرید یا تصمیم گیری که عصب های بسیار کوچک مغزی انجام می دهند یک ان مثل سیستم کامپیوتر خاموش می شوند و انگار فکر می کنی که باید چند ساعت صبر کنی تا سیستم مغزی ات روشن شود.

چند روز پیش یا یکی از دوستانی که پروژه بسیار سنگین اش را قبول کرده بودم هنگام گفتگو در مورد پروژه اتفاقی به مبحث استرس و اینکه چکار کنیم متوقف شود رسیدیم وای بنده همین طور متعجب مانده بودم! اگر بگویم بعضی واقعا باعث می شوند استرس به شما هم منتقل شود شاید باور نکنید ولی حاظرمثابت کنم مثلا ما هنگامی که ازمون ارشد داشتیم چند نفری که انجا بودند مدام عادت کرده بودند به دیگران استرس را تزریق کنند من که حتی صدای ان ها کند به گوشم می رسید باعث می شد تپش قلب بگیرم دقت کنید ان ها خیلی دور بودند ولی من واقعا استرس گرفتم با این که مطالب را بلد بودم ای بگویم خدا چکارش کند!!!

حسابی ما را استرسی کرد و ما وارد امتحان شدیم یکسری مطالب واقعا از خاطرمان رفت می خواهم بگویم انقدر این استرس قوی هست که به هزار جای بدن شما صدمه می زند پوست، تک تک سلول های ریز و درشت، حتی مغز شما را گاهی اوقات تا اوج مرگ می برد یعنی اگر استرس خفیف داشته باشید گاهی اوقات به مرگ هم خواهد انجامید.

خلاصه ان همکاری که پروژه اش را قبول کرده بودیم گفتم شما چقدر استرسی هستید به من هم استرس وارد می کنید گفتم قرصی مصرف می کنید؟ اگر بدانید در جواب چه گفت با خودم گفتم وای به حال بدن و روح ما ؟!

قرصی که این همکار ما مصرف می کرد اسمش آسنترا بود من گفتم چه قرصی هست گفت اگر مصرف کنی باعث می شود استرس را از بین ببرد؟!

اولا در باب این موضوع بگویم به هیچ وجه قرص شیمیایی مصرف نکنید که بدن شما را زودتر از هر چیزی که شما فکرش را بکنید از بین می برد. ببینید اولین جایی هم که تاثیر گذار هست مغز شما که همه کاره هست می باشد. بنده کمی تعجب اور در اینترنت سرچ کردم : ببینید کارایی این قرص چست؟

_آسنترا نام تجاری سرترالین است که از دسته داروهای مهار کننده باز جذب سروتونین (SSRI) می باشد.

موارد مصرف: 

آسنترا در درمان اختلالات  افسردگی  توأم یا بدون اضطراب، اختلالات پانیک یا وحشت زدگی (دوره های کوتاه اضطراب شدید یا حملات پانیک)، اختلالات وسواسی – اجباری obsessive – compulsive (تفکرات اجباری، رفتارهای تکراری مانند شستن مداوم دستها)  بکار می رود.

موارد منع مصرف:

آسنترا  در موارد وجود حساسیت به سرترالین یا سایر ترکیبات موجود در این دارو نباید مصرف شود. تجویز هم زمان و یا با فاصله کمتر از دو هفته آسنترا  با مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (MAO) نیز ممنوع است. 

احتیاط ها و هشدارها:

در صورت ابتلا به بیماری های مزمن، اختلالات متابولیک، وجود حساسیت بیش از حد به داروها و نیز مصرف سایر داروها حتماً پزشک خود را مطلع سازید. 

مواردی که باید به پزشک  اطلاع داده شود:

    ابتلا به بیماری کبدی (اگر لازم باشد، پزشک مقدار داروی تجویز شده را کاهش داده و یا فواصل   تجویز آن را افزایش می دهد). 

    سابقه بروز حملات صرعی 

    سن کمتر از 16 سال 

Image result for Stress

ببیند وقتی ما خودمان نمی توانیم به خودمان کمک کنیم یک قرص شیمیایی می خواهد به ما کمک کند! همه قرص های شیمیایی فقط مسکن هستند یعنی "به عبارت بهتر دردم را ساکت کن قرص جانخنده" وقتی که مدام یک قرصی مصرف شود شما به ان عادت می کنید و مغز شما کند می شود که شاید دانشمندان خیلی چیزهای ریز خیلی ریز  را که داروهای شیمیایی تاثیر می گذارد را کشف نکرده باشند یا در کتب علمی نیاورده باشند، فکرش را بکنید مثلا یک لیوان اب داخل باک ماشین بریزید هر روز ......

خلاصه ما بعد از بررسی های علمی تصمیم گرفتیم اولا یک ورزش ثبت نام کنیم سبک و نه انقدر سنگین که از پس ان بر بیاییم چون قشنگ استرس و وضعیت جسمانی شما را تنظیم می کند. و باعث می شود شما از شر این استرس لعنتی خلاص شوید. دوما هم استفاده از تجربیات علمی بسیاری از بزرگان اهل محله و فامیل و دوستان که از همه ان ها نظر را گرفتیم و یک چند هفته ای فکر کردیم که خداوند گیاهانی بر روی زمین قرار داده که باعث می شود که درد و بیماری هایی که انسان دارد به راحتی با داروهای گیاهی قابل درمان باشد و ما هم یک داروی زیبا و خوش عطر و خوش طعم را پیدا کردم وای از روزی که این دارو را بنده مصرف می کنم نمی دانید چه تاثیراتی دارد حتی دوستمان هم که زنگ می زند و گاهی اوقات سوال می کند از ما چکار می کنی ما می گوئیم بابونه میل می کنیم. البته به حاج خانم و برادر و حتی اشانایان گرامی هم این دارو را معرفی کرده ام واقعا بعضی ها اصلا اسمش را نمی دانند یا هیچ اطلاعاتی ندارند و به سادگی می گویند بیخیالش ما همان قرص های شیمیایی را می خوریم حالمان را عالی می کند.....عجب ........چرا چون شناختی ندارند یا خواهرمان هر سری از این به بعد در داشگاه تدریس دارد بنده ان را می جوشانم و قبل از اینکه صبح اماده بشود و برود برایش یک لیوان درست می کنم تا میل کند.خوب بگذارید خواص این داروی گیاهی را بگذارم.

بابونه

Image result for ‫بابونه‬‎این هم از لیوان ما که اولین بار شروع کردیم برای مصرف این داروی گیاهی زیبا و قشنگ که واقعا لذت فراوانی دارد هر چقدر بگویم کم گفتم:خنده ارامش را با این دارو تجربه کنید.

البته یک سری مطالب را از وب سایت بیتوته سعی کردیم انتقال بدهبم اینجا تا اطلاعات کمی تکمیل تر باشد:

http://www.beytoote.com/health/cure-herbaceous/attribute-camomile.html

زمانی که به عطاری می روید بگوئید 10 هزار تومان بابونه می خواهم والا بنده گفتم کلا چقدر هست گفت مثقالی 34 هزارتومان...حالا درست و غلطش را نمی دانم یا اینکه چگونه حساب کرده است؟! بماند ولی ما عرض کردیم عطار جان شما 10 هزار تومان به ما از این بابونه لطف بفرما که همین قدرش هم انقدر زیاد است شاید 2 ماه مصرف کنید البته باید ان را 15 دقیقه یا 20 دقیقه بجوشانید و بعد با ابجوش قاطی کنید و میل کنید البته بعد از ان سعی کنید یک چیز شیرین مثل نبات یا شکلات میل کنید بنده اکثرا این کار را انجام می دهم بسیار ارامش بخش هست یعنی شاید این را بگویم در عرض 15 دقیقه اثراتش شروع می شود و هیچ گونه عوارضی ندارد و طبیعی است و می توانید صبح، ظهر، شب، مصرف کنید.خنده

بنده الان برای کنفرانس هایی که اکثرا می رودم قبل از هر برنامه یا مصاحبه ای یک لیوان کامل میل می کنم. خیلی خوب است حتما امتحان کنید.

نکات زیر را در نظر داشته باشید:

اگر مشکل قلبی دارید حسابی تحقیق و بررسی علمی را فراموش نکنید....حتما داروی گیاهی وجود دارد.

اگر مشکل کلیوی دارید حتما داروی گیاهی برایش وجود دارد.

اگر مشکل فکری و ذهنی و یا هر چیزی که دارید حتما داروی گیاهی ان وجود دارد از تحقیقات علمی و بررسی قبل از مصرف هر چیزی مزایا و معایبش اطمینان حاصل کنید.

مضرات:

ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ: ﮐﺒﺪ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.مهر شده

ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ: ﺷﺸ ﻬﺎ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.

ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ: ﻣﻌﺪﻩ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.مهر شده

ﺍﺳﺘﺮﺱ: ﻗﻠﺐ ﻭﻣﻐﺰ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ می کند.

ﺗﺮﺱ: ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﮐﻠﯿﻪ ﻫﺎ می شود.

نکته پایانی خودتان را کنترل کنید هیچ چیز ارزش این را ندارد که به بدن خود ضرر بزنید.....سعی کنید همیشه و در همه حال مراقب وضعیت جسمانی و روحی خود باشید.

هر چیزی را مصرف نکنید، هر چیزی را به خورد بدنتان ندهید. خیلی خوراکی ها را مصرف نکنید مثل چیپس، پفک، لواشک، و یا خیلی چیزهای دیگر اگر می خواهید مغز و بدنتان خوب کار کند سعی کنید چیزهای طبیعی مصرف کنید. امیداورم این مطلب بتواند به کسانی که استرس های شدید و یا تپش قلب در حین خواب دارند یاکسانی که بی خواب هستند یا راحت خوابشان نمی برد را انشاءالله داشته باشد.

موفق باشید.

مرتضی پاک نیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۶ ، ۰۰:۳۴
مرتضی پاک نیت

همه ما انسان ها ممکن است گاهی اوقات به وسوسه شیطان دچار شویم، حالا وسوسه های ذهنی گاهی اوقات درصد بالایی دارند و گاهی اوقات درصد بسیار پایین یعنی گاهی اوقات خیلی ناچیز و گذرا هستند و گاهی اوقات هم به مدت طولانی انسان را درگیر می کنند و به صورت پس و پیش به انسان راه های مختلف نشان می دهند. بالاخره انسان با این وسوسه های ذهنی که بعدها باعث می شود انسان در پیش خود احساس حقارت و پوچی کند یا خودش را نبخشد البته این در گوشه ذهن و در خلوت خود انسان اتفاق می افتد یک جورهایی می توان گفت یک قسمت از ذهن خوبه ما این پیشنهادات را می دهد. یا یک نوع الهام ذهنی بسیار عمیق.

اکثرا وسوسه های شیطانی همیشه یا در یک برهه از زمان رخ می دهد و به مرور که انسان سن و عقلش به جلو پیش می رود کمی بهتر می شود یا می توان گفت نزول پیدا می کند. به این ترتیب کمی جوش چیزهای دیگری را می زند البته این برای همه انسان ها شاید صدق نکند، مثلا خدمت سربازی را بروم و مرد شوم و بعد یک کار ابرومند و در شان اجتماعی من باشد را پیدا کنم. و بعد هم یک خانه و ماشین بگیرم و تشکیل یک خانواده را بدهم. تمامی این فکرها از سن 23 یا 24 به صورت کاملا شفاف پدیدار می شود. ولی ایا گاهی اوقات نتیجه برعکس هم دارد؟ به نظر شخصی بنده اگر بخواهیم درصدی حساب کنیم بله دارد. ولی چرا باعث می شود گاهی اوقات انسان تا سن 30 و یا 40 این فکرها و خطاهای ممکن را تکرار و به مغزش خطور کند؟

به نظر ما یک دلیلش درس نخواندن است، که باعث می شود انسان مغزش سمت و سویی دیگر برود. یا مطالعه نکردن یا دروازه های ذهنی خطرناک و منفی از هر گوشه و کنار جامعه ! یعنی مثلا در مترو که هستی یک نفر یک چیز می گوید مغزت صوت می کشد با این که اصلا نه اطلاعاتی دارد نه مطالعه کرده نه اصلا پژوهشی یا تحقیقی ولی حرف را بی فکر می زند! یا مثلا یک مغازه می روی تابلو بخری کلی ایه با قلم نوشته و بر در و دیوار مغازه نصب کرده و ما هر سری می رویم یک جمله یا یک سخن از معصومین نوشته و توضیح هم می دهد یک فرد تحصیلکرده و با تجربه که واقعا نفسش حق است هر چقدر هم مغازه اش بسته باشد ما منتظر می مانیم بیاید یا اگر نیاید هم میرویم و فردا روزش می اییم؟ دلیل این چیست؟ ایا همه این ها بی حکمت است چرا از جای دیگر ان تابلو ها را خریداری نمی کنیم. به نظر من خداوند به هر انسان یک ظاهر داده و یک باطن باطن را که ما تشخیص نمی توانیم بدهیم الله اعلم ولی ظاهر هم نمی توان قضاوت کرد ولی واقعا ادم ها را خداوند طوری قرار می دهد که به دل بشینند البته می گویم این نظر شخصی است.من زیاد وارد جزئیاتش نمی شوم چون واقعا بحث گسترده ای است.خلاصه بگذریم....می خواهم بگویم بعضی ها هم این مدلی هستند با فکر و سنجیده هم عمل می کنند و هم صحبت با هر قشری و با هر جوانی و نوجوانی را بلدند با منطق و فلسفی صحبت می کنند تا روزنه ای در افکار ایجاد نشود! نه مثل بعضی ها که نسنجیده و بی فکر هر چه که به زبانشان می اید را می گویند برویم این کار را کنیم خوب است یعنی اگر 1 ساعت کنارش باشی وسوسه های شیطانی غول پیکر به سراغت می اید بهترین کار چیست؟ این است که شما بیخیال شوید یا کم کم دیدار کنید یا با اصول درست و صحیح او را از این گونه کارها منع کنید البته مدت زمان زیادی شاید طول بکشد ولی چون دوستتان است ارزشش را دارد. یا مثلا استادی در کلاسمان داشتیم تا زمانی که گفتم استاد تا چه زمانی انسان باید درس بخواند پس تفریح چه ؟گفت درس خواندن تفریح است. در گوشه دفترم یادداشت کردم.جمله بسیار زیبایی بود.

ببیند انسان عاشق نباشد عاشق هر چیزی مطمئنن یا شکست می خورد یا ذهنش نسبت به ان کار یا هر چیزی که شما فکرش را بکنید کدر می شود. مثلا بعضی شغل ها هستند طرف یا فحش می دهد یا ناراضی است و هر روز گله و شکایت می کند خوب این خودش وسوسه شیطان است. اگر علاقه نداری پس چرا رفتی؟ اگر مجبور بودی؟ کار دیگری می رفتی؟ باز هم اگر در شرایط سخت تر هستی پس با همان شغل می توانی یک جور پیش بری که دلچسب و شیرین باشد. اصلا بعضی شغل ها ادم را که بی حوصله نمی کند هیچ انسان را زنده هم نگه می دارد. و طرف روز به روز با مطالعه و با پژوهش که پیش می رود می بیند وای چقدر گسترده است این علم.

دلیل همه بدبختی ها یا موفق نشدن ها درس نخواندن است! شاید الان بگویی بی فایدست درس الان فقط شده است مدرک؟!

خوب ببینید این می شود همان حرف های چپندر و قیچی در خیابان ها یا متروها یا خیلی جاهای دیگر!که یک سری ادم ها که تلاش نکردند و ضعیف بودند این افکار منفی را در ذهن شما فرو می کنند در ان سنین مطمئنن می رود در مغز شما.....مطمئن باشید ملکه ذهنتان می شود و تا هر جایی شکست کوچکی بخورید سریع به ذهنتان می اید. یا ان مغازه تابلو فروش که همیشه + خوش خنده و خوشرو است! که همیشه به ما می گوید درس بخوان مطمئن باش پشیمان نمی شوی.

بله درس خواندن باور کنید سخت است ولی ارزشش را دارد الان تمامی اگهی ها را که شما ببینید یا شده شرایط سنی یا شده مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا.

حداقل و یا در پایان مطمئن هستم که هر کسی درسش را با هر شرایط سخت و خیلی سخت و خیلی خیلی سخت که دارد بخواند پشیمان نمی شود .مطمئنن کار پیدا می کند. چرا ادم بیکار محله مان را که به جایی نرسیده یادمان است کلی تفکرات و نرسیدن های خیلی ها را یادمان هست. ولی ادم های موفق را یادمان نیست.

در جمع هایی بودیم که صحبت های زیادی شده، که پدر و مادرشان به رحمت خدا رفته ولی درس را ادامه دادند، با کفش پاره سر کلاس رفتند و دکتر شده اند الان که همه چیز محیاست پس استفاده کنیم هر وقت فکر کردی چیزی را نداری پس بدستش بیاور به این فکر نباشید که پول دانشگاه را از کجا بیاورم انقدر ادم های میلیونی بوده هم درس هم کار هم خانواده را گردانده است. این سختی را متحمل نشوی مطمئن باش وسوسه های شیطانی می اید سراغت ......

در پاسخ به سوالات خیلی ها کار نیست؟! همه اش شده پارتی از خیلی ادم های خام و کم تجربه می شنوی شک ندارم!

به نظر من شما می گویید پارتی درست است@ هر جایی پارتی هست و دوست و اشنا بازی کردن! ولی این کوته فکری نیست؟

یعنی یک انسان این همه کارساز است .به نظر من بهترین و با قدرت ترین پارتی و بخشنده ترین پارتی ما خداوند بزرگ و بلند مرتبه است. او اگر بخواهد انسان را به بهترین شکل ممکن کمک می کند ولی ما انسان ها عادت داریم همش بگوییم نمی شود و ای بابا مگر می شود فلان و بسان!دو چیز در این جهان زیبا است "یکی اینکه مردمی بخواهند کسی را ببرند بالا و خداوند می اوردش پایین و دیگری مردمی که انسانی را بخواهند بیاورند پایین خداوند میبردش بالا و عزت و افتخار می دهد."پس؟؟؟؟؟؟؟به این نتیجه می رسیم!

این نشانه ایمان ضعیف ماست ایمان هم مثل درس خواندن است شما ایمان ابتدایی دارید ایمان راهنمایی دارید ایمان دبیرستانی دارید ایمان دکتری دارید ایمان هم مراتب و درجه دارد. روزهایی که ما وسیله نداشتیم به دانشگاه برویم و هر بار که سر خیابان می رفتیم می گفتیم خدایا دیر نشود باز ما دیر به سر کلاس نرویم توهین به استاد شود، با یک صلوات ماشین می امد و ما می رفتیم در طول 4 سال یاد نمی دهم ما صلواتی فرستاده باشیم و ماشین نیامده باشد یا سر کلاس درس یا امتحانات سوره های زیادی را می خواندیم که خداوندا کمک کن در این امتحان موفق شویم.... حالا یک انسان عادی کاراییش بیشتر است به والله نیست....عزمت را جذب کن و به الله بگو خداوندا برکت از تو و حرکت از من . فردا روز به این فکر باش عمر و مالت را در چه راهی صرف کرده ای؟ در راه علم عمرت برود و مالت ارزشش را دارد .ارزشش را دارد که بروی و کار کنی و درس بخوانی به والله دارد علم راه های زیادی در طول سالیان به تو نشان خواهد داد هر راهی را انتخاب کنی موفق هستی. ولی از ته قلبت باشد از ته دلت باشد عاشق و شیفته علمت باشی.

نمی خواهم اروپا را تبلیغ کنم ولی باور کنید یک سری به سایت ها بزنید یا مقالات یا ژورنال ها ببینید چقدر تحقیقات و پژوهشات انجام می دهند با این که همه چیزشان ازاد است ولی با علاقه هدف و علم و یا درس را دنبال می کنند.....

شک نکنید ریشه همه انحرافات و فسادهای جامعه همین بیکاری و درس نخواندن است درست است شاید هزارن مورد باشد که بگویید درس خواندن چه ربطی به فساد و انحرافات ذهنی دارد؟ ولی باور کنید زمانی که شما درس بخوانید علم را ادامه دهید و به مقاطع بالاتر بروید شخصیت شما ذره ذره تغییر خواهد کرد حتی طرز لباس پوشیدن شما حتی طرز برخورد شما به کلی تغییر خواهد کرد هر چقدر که پیش می روید می خواهید بهترین کتاب و یا بهترین جزوه یا زمانی که استاد می شوید می خواهید بهترین تدریس را داشته باشید. بالاخره گروه علمی هم دنیایی دارد. تمام این کارها عملی است و انسان به بهترین قله ها خواهد رسید ولی با عاملی به نام "خود کنترلی" من همیشه این را در ذهنم دارم و نوشته ام و به دیوار اتاقم زده ام هر وقت در هر شرایطی در هر مکانی و در هر زمانی بودی اگر خودت را کنترل کردی مطمئن باش پیروز میدان هستی زیرا تمام عومل اصلی و انحرافات فکری عدم خود کنترلی است وسوهای شیطان پشت سر هم عملی می شود نتیجه اش می شود عدم خود کنترلی/ انحرافات ذهنی خطرناک به سراغت می اید نتیحه اش می شود عدم خود کنترلی/ یا به فساد روی زمین دچار می شوی نتیجه اش می شود عدم خود کنترلی/.

پس اعتقاد و عمل در جهان اسلام بسیار مهم است البته ناگفته نماند خود انسان به سادگی می تواند اعمال خوبی را انجام دهد چون ذات و فطرت انسان از بدو تولد بد نیست  همه انسان ها خوب هستند نباید دریچه های ذهنی مان را به سمت افکار منفی باز نمائیم. 

نکته هایی که باید همیشه در خاطرمان باشد و قبل از هرکاری این نکات و خود کنترلی را در ذهنمان بیاوریم:

1-دنیا پرستی : امان از این که چشم انسان را کور کند وای یعنی انسان دیوانه می شود و وابسته

2-ماده پرستی : دچار شوی همه چیزت را باختی.

3-هواپرستی : مثل باتلاقی می ماند که باید چندین نفر کمکت کنند البته اگر کمکت کنند.

نکات پایانی:

ریشه تمام گناهان و خطاهای ما انسان ها بر می گردد به شرک! یعنی چی؟!

یعنی گناه و معصیت ان است که انسان موجودی غیر خدا را اطاعت کند، به گونه ای می توان گفت مورد فرمان او مورد رضایت خداوند نباشد. بنابراین این موجود می تواند شیطان، هوای نفس، یا انسان های سرکشی که دیگران را به گناه می کشانند این بدترین چیز است. دوست رسد نکوست ولی دوست داریم تا دوست !

حقیقت گناه چیزی نیست جز سرپیچی از فرمان خدای یگانه و توانا و از این رو می توان به صراحت گفت منشا همه وسوسه های شیطانی سرپیچی از فرمان خدا است همین کار باعث می شود دامانش به گناه و سرپیچی از فرمان الهی الوده شود.

هیچوقت گول صحبت های انسان های شکست خورده را نخورد قبل از هر کاری فکر و فکر و فکر کنید قدرت تفکر و انالیز ذهنی بسیار سریع داشته باشید مثل رانندگی! اری مثل رانندگی کردن اگر باهوش و تیز نباشید قافیه را باختید شیطان هم همینطور است اگر یک لحظه غفلت کنید دیگر کارتان ساخته است.

پروردگارا کسیکه در دامان تو پناه گرفت
طعم بی‌پناهی را نمی‌چشد
وهرکس که مددازتو گرفت
بی‌یاور نمی‌ماند...

آنکه به تو پیوست
تنهانمی‌شود...

الهی در سختیها
قرارم باش...🌹

Good Luck

morteza pakniyat

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۶ ، ۲۱:۰۳
مرتضی پاک نیت

باید خاطر نشان کنیم ما انسان ها اصلا رویه درست و پا برجایی نداریم یا مثلا چند روز رعایت می کنیم و بعداً بی خیالش می شویم. البته این درباره همه یکسان نیست و نسبت به قوای هر کسی فرق می کند و جلو رفتگی و عقب ماندگی هایی در برخی افراد دیده می شود. مثلا یک نفر چهل ساله "مشرف به مرگ است" و دیگری در هفتاد سالگی مانند یک جوان زندگی می کند و شما در همین شخص مغزی چهل ساله، معده ای پنجاه ساله، شریان هایی شصت ساله خواهید یافت اگر این طور هم باشد که عالیست.

یک زمانی می رسد که در سن پیری احساس خستگی می کنیم، قامتان خمیده می شود، اصلا یک وضعی که خودتان می دانید به چه صورت خواهد شد! دندان ها سست می شود، شنوائی گوش کم قسمت داخلی بدن از حرکت طببیعی خود منحرف گشته و خیلی چیرها در بدن ظاهر می شود.

چشمه های جوانی را باید در نظر بگیریم تا در پیری دچار مشکلات این چنین مثل چین و چروک پیشانی یا درد پا و کمر و گردن نشویم و خیلی چیزهای دیگر از جمله: غدد فوق کلیوی، غدد جنسی و غدد درقیه.

Image result for ‫جوانی تا پیری‬‎

این سه غده که نام بردم باور می کنید در قامت، در قوت، در هوش، در رفتار، در احساسات، و باری در شخصیت جسمی و روحی و اخلاقی شما موثر است.

پس فعلا زمان آن رسیده است خطاهایی که نباید اصلا مرتکب شویم را بشناسیم و یک خط مشی که باید با نهایت دقت در زمان ان ها را رعایت و  برای تغییرات جوانی از انها پیروی کنیم.

-دوست عزیز، تمام بی پروائی ها و هزاران افراط کاری را در جوانی مرتکب می شوید و لی خیال نکنید که شما مبرا از این عیب ها هستید. بنابراین این نکات برای زندگی همه ما انسان ها سودمند است."شما هنوز برای جوان بودن خیلی پیر نیستید"این تنها جمله ای است که من همیشه با خودم تکرار می کنم.

زیرا این جمله ساده و در عین حال پر معنا است که می خواهد روح تجدد و تغییرات جدید در کالبد بدمد.

Image result for ‫چاق و لاغر‬‎

اولین شرط: اراده؛ خراب کردن و از نو بنا کردن در این سنی که شما هستید به نظر شاید سخت باشد ولی شدنی است. باید میل شدید جوان ماندن را اتخاذ کنید. یعنی اراده کنید که خواستن یعنی میل شدید به جوان ماندن. پس باید به قوا و استعداداتی که باعث بیدار کردن می شود متوسل شوید. یک نکته دقیق را بگویم جبری مذهب نباشید و نگویید "ارثی است و به من ارث بدی رسیده است" ما دوستی داریم که یک نوع مریضی خیلی ساده ای دارد به اسم مخاط و می گوید ارثی است؛ چندین بار گفتیم بیا این دارو را بخور تا از این مریضی رهایی پیدا کنی ولی کو گوش شنوا. بله می گفتم یک سری ها هستند می گویند ما مزاج خرابی داریم دیگر پیر شده ایم و با این حرف ها بعید می دانم که خودش که نمی تواند به خودش کمک کند این توصیه ها کمک کند واقعا بعید است...از لحاظ منطقی همه ما می توانیم به طرز معجزه آسایی بنیه "معجزه آسا" را در نهادمان و هروقت که بخواهیم می توانیم آن را اشکار بسازیم! واقعا چرا؟ یک کلمه اراده!!!

اراده تنها نعمتی گرانبها که خداوند در ذات انسان قرار داده است همه ما انسان ها اراده داریم بعضی ها کم و بعضی ها خیلی زیاد مثلا خود ما یک درسی را چنیدن بار افتادیم شاید 3 بار ولی 4 امین بار امتحان دادیم با نمره بالا قبول شدیم تنها با چندین کلمه "من 20 می شوم خیلی اسان است کاری ندارد به امید الله پاس می شود"حالا فکر کنید اگر برعکس فکر می کردیم نه من نمی توانم خیلی سخت است من نمیفهمم بین همین من نمیفهمم تا پایان دیگر نمیفهمی چون مغز دستور داده ای دیگر نفهمد و برایش مهم نیست. پس اراده می تواند مزاج، حتی سرنوشت، رفتار، را در زندگی شما تغییر بسزایی دهد. پس بیاییم از جمله من می خواهم که نشانه ای از ناتوانی و ضعف است بپرهیزیم! به جایش وسیله ای را به کار بیندازیم که از نظر جسمی و روحی در زندگیمان حکومت کند! که عبارت است از "تلقین" به نفس می باشد. امروزه ثابت شده که هر افکاری که شما دارید یا سخنی که به کار می برید در باطنتان اثر می گذارد و همین اثرات کوچک جمع شده و یک لحظه متوجه می شوید که خاطره ای که هیچوقت محو نمی شود را در سیستم عصبی مجهول شما گذاشته است. و بعد از مدت ها این بیدار می شود و اثرات بدی را به همراه دارد مثلا ما معلمی داشتیم که باعث می شد افکار نیکو و استعداد با دوامی در ما در دوران دبیرستان و راهنمایی پدید بیاید.

و اما جمله بسیار زیبا و شگفت انگیز تلقین:تلقین به نفس دانه ایست که خود می کارید و باید از روی دانایی و فهم برگزینید: هیچوقت در کشتزار روحتان تخم گزنه یا خار نکارید بلکه تخمی بیفشانید که بتوانید روزی از حاصلش برخوردار گردید به نظرم علم یکی از ان هاست که باعث می شود به راه هایی متوسل شوید که قوا و استعدادهایتان را تقویت کند.

یک سری نکاتی که شما باید قبل از خوابیدن تکرار کنید نزد خودتان این است، (من هنوز جوان هستم و سال های جوانی بسیاری را هم در جلو دارم.) خود من اینطور هستم هر از چند ماهی انقدر تغییر می کنم که گاهی دوستانم اصلا از لحاظ چهره و تناسب اندام ما را تشخیص نمیدهند یا مثلا حاج خانم گاهی اوقات اصلا نمیشناخت بعدا که نزدیکتر می شدیم متوجه ما می شد. هر چند ماهی که عکس ها را مشاهده می کنیم متوجه تغییرات بسیار زیادی در خودمان هستیم.حالا شاید افراد دیگری هم این گونه باشند.

پس تلقین ها را فراموش نکنید: من ارده قوی ای دارم، اراده من کاملا محکم و تغییر ناپذیر است.

پس منظم باشیم و ثابت قدم./ به نظر من مرد ثابت قدم کسی است که رشته کاری را هیچوقت قطع نکرد و ثبات قدم را با ان کار ملازم سازد.

دومین شرط: مراقبت از وضع ظاهری؛ "مراقبت کردن از وضع ظاهری وضعیت جوانی را تا مدت های  زیادی حفظ می کند" مراقبت از این قسمت موجب خوشحالی می شود برای همه اتفاق افتاده، یکی که باعث مسرت بی پایان می شود  و دیگری نشاطی است که در دوستانتان و نزدیکانتان هنگام ملاقات با یکدیگر به وجود می اید. و به خاطر داشته باشید که هر چشم، شما را با لطف خاصی تماشا می کند و در جزییات ان دقیق می شود. پس منظره جوان شما را جاذب و دلربا کرده و در زندگی خود همیشه شادید و اگر هر روز در مقابل ایینه بایستید مطمئن خواهید شد که هنوز جوان هستید و همچنین مغز و سایر اعضایتان در اثر این جوانی ظاهری جوان مانده اند.

پس سعی کنیم دارای رفتار سریع، چابک، و فاتحانه باشیم، و باید لباس و پیراهن و ارایشتان را از چرک و ضایع شدن حفظ کنید.

و از جمله ای که اکثرا بعضی ها تکرار می کنند و من بدم می اید "هر چه باداباد" به ترسید که نشانه ای از سسیتی و عدم فعالیت اکثر جوان ها و میان سال هاست. البته گاهی اوقات کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند در اثر همین وضع ظاهری است که اگر درست باشد افزوده می شود اگر هم نباشد روز به روز کاسته می شود. ولی باید نکاتی را باز هم رعایت کرد که وضع ظاهر باید به حد اعتدال باشد دلربا و فریبنده خواهد بود. ولی دقت در این موضوع هم لازمه مراعات دیگری است یعنی اینکه ادمی باید جسما و روحا سالم و پاک باشد. ما گاهی اوقات که در کوچه یا محله یا در دانشگاه می رویم جوان هایی را می بینم که کاملا با قدی خمیده سر به پایین و نگاهش فراری یا ناتوان است...بنابراین انسان درست و سالم و صحیح باید سرش را راست نگه دارد گردنش را کشیده، شانه ها را عقب بدهد، سینه را جلو، و شکم را عقب نگه دارد و نگاهش مستقیم رو به جلو و یا در هنگام صحبت در چشم های مخاطب خیره شود. پس این فیزیک مربوط به یک روح ارام و نیرومندی می باشد نه ان.

سومین شرط: بهداشت و اغذیه؛ هیچوقت پرخوری نکنید به نظر من پرخوری عادت بدی است خیلی سال ها پیش ما با چندین نفر از دوستان به مشهد رفته بودیم قشنگ خاطرم هست مردی پیر بود که خیلی مانده بود تا سیر شود از غذا دست می کشید می گفت ادم نباید کامل سیر شود قشنگ با ان سن بالایی که داشت راه می رفت و پا به پای ما می امد بشاش و خوشحال چهره ای ارام و نورانی یا همین خواهر مادربزرگ پدری ام یعنی هر از چند ماهی که من به خانه اش می روم باور کنید 80 و خورده ای سال دارد ولی انقدر نورانی و چهره جوانی دارد که من هر سری می بینم متعجب می شوم نه مریض می شود ماشاءالله نه دارویی می خورد مسافرت هم می رود ولی عبادت و کتاب خواندن و مطالعه کتب های دینی را از قلم نمی اندازد شاید انقدر کارهای معنوی در خانه انجام می دهد با اینکه تنهایی زندگی می کند و پسر و دخترهایش هر چند ماهی می ایند و سر می زنند. اما نکته جالب و قالب توجه در بین دوستانتان، اگر دوستانی دارید که به بهداشت و اغذیه شان اهمیت نمی دهند حتما به ان ها گوشزد کنید این خوراکی یا این غذا یا این نوشیدنی مناسب تو نیست. در دوران جوانی یک سری افراد در نزدیک ما بودند که نوشیدنی های غیر مجاز میل میکردند و اصلا نمی دانستند چه مشکلاتی در بدنشان پدیدار می گردد، حالا شرعی بحثش جدا که خودتان سرچی در اینترنت بزنید متوجه می شوید ولی بعضاً بعضی ها می گویند نه خوب است نوشیدنی های الکلی و اگر کمتر باشد مشکل ندارد و غیره ولی این اشتباه است عزیز من شما نمیدانید چه ظلمی را دارید به خود می کنید عین این است که در ماشین اب و نمک بریزید.....اکثر کسانی که مشروبات الکلی می خورند را ملاحظه کنید که جسمی تنبل، چشم هایی بی فروغ، دهانی باز که در وسط ان زبان سنگینی آویزان است، بدنی از کار افتاده، روحی خجل که می خواهد هر چه زودتر از جامعه فرار کند دارد. فقط در شما یک نوع نشاط آنی و زود گذر ایجاد خواهد کرد. خواننده عزیز و دوست داشتنی من، تا می توانی از این بلای جان گداز دوری جوی. که نه تنها تو را از ریخت و قیافه می اندازد بلکه همیشه شکست خورده و مقلوب ان و خود خواهی بود. (این ها نصیحت نیست تماما نکته است و تحقیقات بسیار! چه بسا که منطقی است پسرکی که در مسجد 9 سالش است هم مرا نصیحت کند من ان را قبول می کنم چون منطقی است و از ان خورده نمی گیرم بگویم پسرک کوچولو تو آمده ای مرا نصیحت کنی! نه این اشتباه است. من ان را با جان دل قبول می کنم. حتی انتقاد.)

همیشه و در هر حالت به بدن خود بقوبولانید که سه وعدا غذا کافیست در طول 24 ساعت حتی برای دهقان، کارگر، سرباز، و غیره! صبح، ظهر و شب.

اگر شادابی و کمال را می خواهید طبق اصول و چارت جلو بروید! به غیر از این باشد در کمترین سن دچار کلی عارضه و مشکلات خواهید شد که حالا سیگار و قلیان که از بعضی ها که هم کلام می شنوم می گویند تفریحی است ما به ورزش می رویم استخر میرویم و حتی پیاده روی باور کنید زمانی که شما این دو سرطان را می کشید نقاط سیاه و چرکی به بدن شما می چسبد که با هیچ چیز پاک نمی شود فقط باید ان قسمت ها را عمل جراحی کرد و این ذراتی که چسبیده اند را برداشت.

به نظرم چیزی که کاملا بی ازار است آب خالص است، اب کاملا خالص و پاکیزه.

*در مواظبت بهداشت بدن بکوشید، تنفس کنید، و همه روز ورزش بامدادان را که در چد فصل پیش بدان اشاره گردید اجرا کنید.

*همیشه پاکیزگی کامل داشته باشید، عادات نیکو داشته باشید، و قبل از صرف غذا دست هایتان را کاملا بشویید. غیر از غذاهای پاکیزه چیزی به دهان راه ندهید. از نانواهای محله و کوچه و یا شهر خواهش کنید نان را در کاغذی بپیچند یا خودتان ببرید.

*ناخن های کوتاه داشته باشید در همه زمان، دندان های خود را کاملا مواظبت کنید، دوستی دارم که شب 15 دقیقه مسواک می زند به او می گویم دندان های تو 100 سال نو و بدون هیچ خرابی باقی می ماند، انقدر دقیق و مرتب مسواک می کند منظم و مرتب.

*دهان تنها راه ورود میکروب ها است، صبح و عصر دندان ها را با مسواکی که آلوده به ماده ضد عفونی باشد بشوئید/. از خوردگی دندان یا پیله کردن آن بر حذر باشد و هر از چند ماه دندان هایتان را به دندان پزشک نشان دهید، که باعث اغتشاشات ریوی، و هضمی و زخم معده یا آپاندیسیست نشوید.

*بینی راه دیگری برای ورود کثافات است. در زمستان و در زمان شیوع بیماری گریپ هر شب ان را با وازلین ضد عفونی کنید و اگر حس می کنید "که بینیتان گرفته است" واکسن تزریق کنید.

چهارمین شرط: فراموش کردن پزشک ممنوع؛ هیچ وقت از مراجعه به پزشک پرهیز نکنید! چرا که اولین عامل بدبختی خودتان هستید ولا غیر. ممکن است حالاتی کسل باشید یا دردهای کوچک و جزیی داشته باشید مثل یک موتور که گاهی سیم کلاج یا سیم گازش فرسوده و باید ان را تعویض کرد بدن ادمی هم به این شکل است باید کوچکترین و جزیی ترین اتفاق در بدن به دکتر مراجعه کرد. بدواً اکثر مشکلات جامعه به کبد مربوط می شود و آمار زیادی را به خود اختصاص داده مثلا خود بنده کبد چربی داشتم که بعد از مراجعه به دکتر نسخه ای گیاهی نوشت و کاملاً درمان شدیم می گفت شما باید اب انار یا خاک شیر هر روز یک استکان کوچک میل کنید کافی است. که کبد شما را ارام و تمامی سموم و چربی ها را از بین می برد. البته این را هم باید خاطر نشان کرد که کبد مدافع بدن در برابر سموم است که بکلی اثرات ان ها را خنثی می کند. و بواسطه عمل قندی و مواد جوش اورنده اش یک بخاری برای بدن محسوب می شود. پس بهرین مولد ماده صفرائی همین کبد است که روده های ادمی را از سموم تصفیه و عضلات را نیرومند می سازد.و آلت هاضمه به شمار می رود.

جملات پایانی:

1-مغزتان را به طریق مثبتی به کار بی اندازید.

2-قوای خود را به طور منظم و موافق بهداشت بکار بی اندازید.

3-شناختن خود و دیگران را بیاموزید.

4-خوشحالی روح در کار کردن است، روحت را تربیت کن.

5-بدنتان را کاملا مواظبت کنید و نگذارید پرگوشت و فرسوده و فربه شود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۶ ، ۱۲:۵۸
مرتضی پاک نیت